تصدی منصب در نگاه امیرالمومنین، خَم شدن زیر بار سنگین پاسخگویی است
1401/01/26
اسماعیلی: تصدی منصب در نگاه امیرالمومنین، خَم شدن زیر بار سنگین پاسخگویی است
محسن اسماعیلی در برنامه سوره مطرح کرد: اگر نگاه امام علی(ع) به حکومت را پذیرفتیم یعنی با تمام وجود قبول کردیم که حکومت یک امتیاز نیست؛ بلکه یک تکلیف دشوار است.
اسماعیلی: تصدی منصب در نگاه امیرالمومنین، خَم شدن زیر بار سنگین پاسخگویی است
به گزارش خبرنگار حوزه اندیشه خبرگزاری فارس، قسمت سیزدهم از فصل نهجالبلاغه با عنوان «حکومت در نهجالبلاغه» با حضور «محسن اسماعیلی» به عنوان کارشناس و مسعود دیانی به عنوان مجری از شبکه چهار سیما پخش شد.
در ابتدای این برنامه مسعود دیانی، مجری-کارشناس برنامه سوره اظهار کرد: در بحثی که شب گذشته مطرح شد به مساله حکومت در نهجالبلاغه پرداختیم، ایده مرکزی بحث این بود که از نگاه نهجالبلاغه و امیرالمومنین(ع) حکومت فلسفهای دارد. این فلسفه و نگاهی است که آن را با سایر نگاههایی که نسبت به حکومت، وجود دارد متمایز میسازد، بحث محوری ما در نگاه امیرالمومنین(ع) به حکومت است که در آن نگاه سفره نبود، غنیمت نبود، بلکه وظیفه و تکلیف بود، فلسفهاش عدالت بود و مردم ذیحق بودند. امشب این محور را بررسی میکنیم که با آن نگاه و فلسفه؛ حکومت در عرصه عینی و تحقق چه ویژگیهایی خواهد داشت؟
اسماعیلی در پاسخ به این سوال اظهار کرد: وقتی نگاه ما به حکومت و اساساً به هر چیزی تغییر کرد، طبیعتاً رفتارمان هم تغییر مییابد. کنشها و واکنشهای انسان مبتنی بر بینش و جهان بینی اوست، ما همانطور رفتار میکنیم که اعتقاد داریم؛ آنگونه تظاهر میکنیم که در باطن میپنداریم و به بیان دیگر بیرون ما ویترین داخل ماست.
وی ادامه داد: اگر نگاه امام علی(ع) به حکومت را پذیرفتیم یعنی با تمام وجود قبول کردیم که حکومت یک امتیاز نیست؛ بلکه یک تکلیف دشوار است. تصدی منصب، نشستن بر سر سفره برخورداریها نیست؛ خَم شدن زیر بار سنگین پاسخگوییها است. حکومت امانت است و صاحب این امانت مردم هستند، مردمی که خدا آنها را بر سرنوشت خودشان حاکم کرده است. اصل ۵۶ قانون اساسی ما بسیار اصل دقیق و مبتنی بر بینش اسلامی است.
این پژوهشگر با بیان اینکه خداوند حاکم مطلق بر جهان و انسان است، تصریح کرد: اما همان حاکم مطلق بر جهان و انسان، حق تعیین سرنوشت را به بشر تفویض فرموده است و هیچکسی حتی خود بشر حق ندارد این حق را نادیده بگیرد. باید از این حق استفاده کنیم، قابل اسقاط نیست. بنابراین اگر حکومت را با این نگاه دیدیم، یک بار کمرشکن که صاحب اش مردم هستند را خود مردم به ما دادند که فقط نگهداری کنیم و وظیفهمان را انجام دهیم و چشم از انتفاعات غیرمتعارف از این حکومت برداریم.
اسماعیلی در ادامه خطاب به دیانی گفت: انتفاع متعارف اشاره به نکتهای دارد که شما دیشب مطرح کردید بر این مبنا که کسی که حاکم است بالاخره نیازهای اولیه دارد، که من جواب دادم آن نیازهای اولیه تکلیف حکومت است که تامین کند اما نامتعارف و زیاده خواهی کردن و به تعبیری که در روایات آمده است استعسار هرگز. برخی ایثارگر هستند و در مقابل برخی استعسارگر هستند. ایثارگر مردمی هستند که ما میشناسیم؛ همیشه از حق خودشان گذشتند، چشمپوشی کردند و بزرگواری نشان دادند. استعسار نقطه مقابل است یعنی فرد حق خودش میداند و از دیگران هم میخواهد بگیرد؛ پیامبر(ص) فرمود: آفت استعسار آفتی است که بعد از من به زودی آشکار میشود که چنین اتفاقی هم افتاد.
وی افزود: استعسار را اگر بخواهیم امروزی معنا کنیم رانت خواری است؛ پیامبر(ص) فرمود متسعسر مورد لعن و نفرین خداوند و مردم است. کسی که میگوید حقم است.
اسماعیلی ادامه داد: کسی که مدعی است حکمرانیاش براساس منطق نهجالبلاغه است و با این بینش حکمرانی میکند، خود به خود باید آثاری داشته باشد. اولین اثرش مردمی بودن است. یعنی وقتی چیزی نزد من امانت میگذارید من در مقابل شما پاسخگو هستم و هر لحظه آمدید و گفتید امانت مرا بدهید، باید آن را تحویل دهم. در فقه ما فتوا دادند که تعلل بیجا در برگرداندن امانت، در حالی که صاحب آن راضی نیست تعدی بوده و به تعبیر روایات چنین فردی خائن است.
وی با بیان اینکه اولین مشخصه حکومت علوی ارتباط تنگاتنگ و زوال ناپذیر کارگزاران با توده مردم است، تصریح کرد: هیچ چیز جای گفتوگوی رو در رو با مردم را نمیگیرد. در ادامه دیانی به طرح این پرسش پرداخت که مرز مساله فوق با پوپولیسم و عوامگرایی کجاست؟
اسماعیلی در پاسخ گفت: پوپولیسم، نمایش مردمیبودن است در حالیکه در واقع مردمی نیست؛ لذا بعد از اینکه به خیال خودش خرش از پل گذشت به مردم پشت میکند.
در ادامه دیانی افزود: کسی که چنین مواجههای با مردم دارد باید حتما رپرتاژش در بخشهای خبری باشد؟ آیا مرزش این است؟
اسماعیلی در پاسخ اظهار کرد: حضرت امیر(ع) فرمود: یک ساعت و وقتی را در برنامهات بگذار و دیدار مردمی داشته باش « تُفَرِّغُ لَهُمْ فِیهِ شَخْصَکَ». شخصا خودت با ارباب رجوع ملاقات داشته باشد. حضرت در ادامه میفرماید: « وَتُقْعِدُ عَنْهُمْ جُنْدَکَ وَأَعْوَانَکَ مِنْ أَحْرَاسِکَ وَشُرَطِکَ تَّى یُکَلِّمَکَ مُتَکَلِّمُهُمْ غَیْرَ مُتَتَعْتِع» ( بفرماى تا سپاهیان و یاران و نگهبانان و پاسپانان به یک سو شوند، تا سخنگویشان بىهراس و بىلکنت زبان سخن خویش بگوید). این بدان معناست که وقتی میخواهی با مردم صحبت کنی، معاونین و رئیس دفترت را دور خودت جمع نکن، بگذار مردم با تو راحت صحبت کنند چرا که کسی که آمده درد خود را به تو بگوید از دست همین افراد ناله دارد.
در ادامه بحث دیانی اظهار کرد: گاهی ما ادای امیرالمومنین(ع) را درمیآوریم بدون اینکه آن حکمت و غرض را رعایت کنیم، برای ما میگفتند که حضرت برای آنکه عزت آن مستند، مسکین و نیازمند خدشهدار نشود، شبها میرفت و غذا و توشهای را برای آنها میبرد و جلو در میگذاشت و میرفت. ما امروز ادای حضرت را در میآوریم، با دوربین به منزل فقرا میرویم و زنگ میزنیم و ...
اسماعیلی در پاسخ گفت: چیزهایی که ما میبینیم آن است که مسئولان شهر یک کیسه دستشان گرفتهاند و فیلم میگیرند، همه جمع شدند که یک کیسه برنج بدهند. در حالی که اصلاً این نیست.
دیانی ادامه داد: یعنی برخی از این اتفاقات باید در سبک زندگی اتفاق بیفتد اعم از ارتباط مسئول با مردم و موارد دیگر. یادم نمیآید کدامیک از مسئولان را در مسجد دیدم، اما مسئولان جمهوری اسلامی دیگر مسجد نمیآیند، اگر بیایند خوشامد میگویند و پرچم میزنند. این را اهالی مسجد میتوانند قضاوت کنند. جایی که مردم میتوانند بدون نیاز به رئیس دفتر حاجتی را بگویند مسجد است. وظیفه مسئول است که به مسجد بیاید. اما الان دیگر مسجد نمیآیند و روش عادی و معمولی را که در سبک زندگی اسلامی باید باشد، شاهد نیستیم.
دیانی افزود: مقداری ما مقصر هستیم. یکی از آقایان که انسان شریفی است و من قبولش دارم، میگفت آن اوایل انقلاب امام(ره) به من حکمی داده بود و مسئول شده بودم، وقتی میرفتم مسجد میدیدم که پلاکارد زدند که مقدم مبارک فلانی را گرامی میداریم، واقعا ناراحت میشدم و با خود میگفتم که من آمدهام، چرا 10 متر پارچه را ضایع کردید؟ این آمدن تبریک ندارد. اما اکنون و بعد از مدتی وقتی میروم جایی و میبینم پلاکارد خیرمقدم نزدند به من برمیخورد!
اسماعیلی در پاسخ اظهار کرد: اینکه میگوییم مسئول مردمی باشد نَه به خاطر اینکه دل مردم را به دست بیاورد تا بعدا به او رأی بدهند، بلکه منظور این است که وقتی تو با مردم بودی، درد مردم را میفهمی. یکی از مشکلاتی که هر حکومتی پیدا میکند این است که در عمل دچار نارسایی میشود و اولویتهای حاکمان با اولویت مردم متفاوت میشود. هر زمانی که برای من چیزی مهم بود که برای مردم نیست و از سوی دیگر برای مردم چیزی مهم بود که برای من بیارزش است، شکاف میان ما و مردم آغاز میشود. اینجا نقطه خطر است.
در ادامه دیانی تصریح کرد: این مسأله هم مطرح میشود که بعضاً اندیشمندان، علما، دانشمندان، نخبگان جامعه معتقدند مردم در تعیین اولویت صاحب صلاحیت نیستند و از روی علم تشخیص نمیدهند.
اسماعیلی گفت: طرز فکر این چنینی از آنجا ناشی میشود که آن افراد مردم را ولینعمت نمیدانند. ما برای حل مشکل مردم آمدهایم. حضرت امیر(ع) فرمودند: «حاکم و کارگزار در هر سطحی نباید با زیردست هایش فاصله داشته باشد» و به اصطلاح حجابی میان او و زیردستانش باشد.
وی با اشاره به اینکه کلمه به کلمه نهجالبلاغه حساب دارد، گفت: امام علی(ع) میفرماید اگر از مردم فاصله گرفتی ارزشگذاریات متفاوت خواهد شد و این در حالی است که صاحب منصبان و قدرتمندان در جامعه هم یک بشر مثل بقیه هستند.
این پژوهشگر گفت: مسئولیت انگاشتن، پست اجتماعی سیاسی، آدم را مردمی بار میآورد. این با فیلم بازی کردن و مردمی نمایشدادن کاملاً متفاوت است. وقتی که مسئول وارد جامعه شد. چون خودش را امانتدار مردم میداند دنبال حل مشکل میرود.
منبع:خبرگزاری فارس