مردم ستمكار را سه نشان است: با سركشى به مافوق خود ستم روا دارد، و به زير دستان خود با زور و چيرگى ستم مى كند، و ستمكاران را يارى مى دهد.
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت

خانه  >  دانستنی های نهج البلاغه (در کلام اندیشمندان)  >  ابن ابي الحديد معتزلی

ابن ابي الحديد معتزلی

ابن ابي الحديد مي‌گويد:
«كسي كه بخواهد فصاحت و بلاغت بياموزد و امتياز سخن را دريابد، بايد در اين خطبه[1] تأمل كند، زيرا نسبت اين سخن با هر سخني ديگر ـ غير از كلام خدا و رسول ـ همانا نسبت ستارة درخشان با سنگ سياه و تاريك است، سپس بيننده بايد بنگرد كه چه روشني و جلالت و درخشندگي دارد و چه خوف و خشيتي ايجاد مي‌كند، خدا گوينده‌اش را جزاي خير دهد كه گاهي با دست و شمشيرش از اسلام دفاع كرد و گاهي با زبان و بيانش و زماني با فكر و قلبش، در جهاد، او سيد مجاهدين است و در موعظه بليغ‌ترين وعاظ و در فقه و تفسير، ‌رئيس فقها و مفسرين و در عدل و توحيد، پيشواي عادلان و موحدين.
و ليس علي الله بمستنكر إن يجمع العالم في واحد[2]
باز مي‌گويد:
«و اعلم أنّ التوحيد و العدل و المباحث الشريفة الإلهيّة، ما عرفت الّا من كلام هذا الرجل و ان كلام غيره من أكابر الصحابة لم يتضمن شيئاً من ذلك أصلاً و لاكانوا يتصوّرونه و لو تصوّروه لذكروه و هذه الفضيلة عندي أعظم فضائله (علیه السلام) .»[3]

بدان توحيد و عدل و ساير مباحث شريف الهي جز از سخن اين رجل الهي دانسته نشد، زيرا سخن ديگران از بزرگان صحابه، حاوي اين مطالب نيست، بلكه اين مطالب به فكر آنها خطور هم نمي‌ كرد. اگر خطور مي‌كرد، بيان مي‌كردند همانا اين بزرگترين فضيلت علي (علیه السلام) است.

باز در جایی دیگر می گوید:

«انّ سطراً واحداً من نهج البلاغه يساوي ألف سطر من كلام ابن نباته و هو الخطيب الفاضل الذي اتّفق الناس علي أنه أوحد عصره في فنّه»؛[4]
يك سطر از نهج البلاغه برابر با هزار سطر از كلام ابن نباته است كه به اتفاق دانشمندان خطيبي فاضل و در فن خود يگانه عصر خويش بوده است.

[1] . خطبه 108 به ترتيب حديدي.
[2] . شرح ابن ابي الحديد، ج 7، ص 202 ـ 203.
[3] . شرح ابن ابي الحديد، ج 6، ص 346.
[4] . مصادر نهج البلاغه، عبدالزهرا، حسيني خطيب، ص 78، 91، 98.