چون دنيا به كسى روى آورد ، نيكى هاى ديگران را به او عاريت دهد ، و چون از او روى برگرداند خوبى هاى او را نيز بربايند.
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت

خانه  >   ترجمه (سید علی نقی فیض السلام)  >  در حوادث بعد از هجرت ( خطبه شماره 236 )

خطبـه ها
نامـــه ها
حکمت ها
غرائب الکلم
برای دسترسی سریع به نامه مورد نظر، شماره نامه را وارد کنید
برای دسترسی سریع به حکمت مورد نظر، شماره حکمت را وارد کنید

متن عربی

« 820»

(236) (و من كلام له (عليه ‏السلام) ) اقتص فيه ذكر ما كان منه بعد هجرة النبي (صلى ‏الله ‏علي ه‏و آله)ثم لحاقه به‏ فَجَعَلْتُ أَتْبَعُ مَأْخَذَ رَسُولِ اللَّهِ (صلى ‏الله ‏علي ه‏و آله)فَأَطَأُ ذِكْرَهُ حَتَّى انْتَهَيْتُ إِلَى الْعَرَجِ .
(فِي كَلَامٍ طَوِيلٍ) قوله (عليه ‏السلام)  فأطأ ذكره من الكلام الذي رمى‏

 

« 821»

به إلى غايتي الإيجاز و الفصاحة و أراد أني كنت أعطى خبره (صلى ‏الله ‏علي ه‏و آله) من بدء خروجي إلى أن انتهيت إلى هذا الموضع فكنى عن ذلك بهذه الكناية العجيبة.


متن فارسی

از سخنان آن حضرت عليه السَّلام است كه در آن چگونگى حال خود را بعد از هجرت پيغمبر صلّى اللَّه عليه و آله (از مكّه به مدينه)
و ملحق شدن خويش را به آن حضرت بيان مى‏ فرمايد: 1 پس (از آنكه پيغمبر اكرم از مكّه به مدينه هجرت نمود و مرا امر فرمود كه شب حركت در بستر او خوابيدم و بامداد آن مشركين دانستند كه پيغمبر تشريف برده و كسيكه در بستر خوابيده من بودم، سه روز بعد از هجرت آن حضرت پياده در پى او روانه شدم، و) راهى كه رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله رفت پيروى مى‏ نمودم، پس هر گام بر ياد او مى‏ نهادم (و در هر منزلى از او سراغ مى‏ گرفتم) تا به عرج (موضعى بين مكّه و مدينه) رسيدم (هر جا كه از آن بزرگوار نشان مى‏ گرفتم همان جا قدم نهاده در دنبال حضرتش مى‏ آمدم تا در قباء «نام موضعى نزديك مدينه از طرف جنوب» حضورش را درك نموده باتّفاق به مدينه بابى ايّوب خالد ابن يزيد انصارىّ وارد شديم. سيّد رضىّ مى‏ فرمايد:) اين جمله در سخن درازى است (كه از آن حضرت روايت شده، بعد از آن مى‏ فرمايد:) فرمايش آن حضرت عليه السَّلام: فأطأ ذكره يعنى گام بر ياد او مى‏ نهادم، از سخنى است كه آن بمنتهى درجه اختصار و فصاحت رسيده، و (از اين سخن) اراده فرموده كه من از ابتداى بيرون شدنم (از مكّه) تا به عرج رسيدم از آن حضرت صلّى اللَّه عليه و آله خبر مى‏ گرفتم، پس اين كلام را براى چنين كنايه شگفتى آورده (و معنى كنايه آنست كه شخص منظورى را به لفظى بيان كند كه آن لفظ صريحا دلالت بر آن نداشته باشد، چنانكه امام عليه السَّلام در اينجا مى‏ فرمايد: گام بر ياد او مى‏ نهادم كنايه از اينكه در همه جا از آن بزرگوار سراغ مى‏ گرفتم و در پى حضرتش آمده يك قدم بيراهه نمى‏ رفتم).

قبلی بعدی