اگر بندة خدا اجل و پايان كارش را مى ديد، با آرزو و فريب آن دشمنى مى ورزيد.
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت

خانه  >   ترجمه ( محمدتقی جعفری)  >  بعثت پيامبر و تحقير دنيا ( خطبه شماره 196 )

خطبـه ها
نامـــه ها
حکمت ها
غرائب الکلم
برای دسترسی سریع به حکمت مورد نظر، شماره حکمت را وارد کنید

متن عربی

196-  و من خطبة له ( عليه السلام ):
بعثة النبي

بَعَثَهُ حِينَ لَا عَلَمٌ قَائِمٌ وَ لَا مَنَارٌ سَاطِعٌ وَ لَا مَنْهَجٌ وَاضِحٌ.
العظة بالزهد
أُوصِيکمْ عِبَادَ اللَّهِ بِتَقْوَى اللَّهِ وَ أُحَذِّرُکمُ الدُّنْيَا فَإِنَّهَا دَارُ شُخُوصٍ وَ مَحَلَّةُ تَنْغِيصٍ سَاکنُهَا ظَاعِنٌ وَ قَاطِنُهَا بَائِنٌ تَمِيدُ بِأَهْلِهَا مَيَدَانَ السَّفِينَةِ تَقْصِفُهَا الْعَوَاصِفُ فِي لُجَجِ الْبِحَارِ فَمِنْهُمُ الْغَرِقُ الْوَبِقُ وَ مِنْهُمُ النَّاجِي عَلَى بُطُونِ الْأَمْوَاجِ تَحْفِزُهُ الرِّيَاحُ بِأَذْيَالِهَا وَ تَحْمِلُهُ عَلَى أَهْوَالِهَا فَمَا غَرِقَ مِنْهَا فَلَيْسَ بِمُسْتَدْرَک وَ مَا نَجَا مِنْهَا فَإِلَى مَهْلَک عِبَادَ اللَّهِ الْآنَ فَاعْلَمُوا وَ الْأَلْسُنُ مُطْلَقَةٌ وَ الْأَبْدَانُ صَحِيحَةٌ وَ الْأَعْضَاءُ لَدْنَةٌ وَ الْمُنْقَلَبُ فَسِيحٌ وَ الْمَجَالُ عَرِيضٌ قَبْلَ إِرْهَاقِ الْفَوْتِ وَ حُلُولِ الْمَوْتِ فَحَقِّقُوا عَلَيْکمْ نُزُولَهُ وَ لَا تَنْتَظِرُوا قُدُومَهُ.


متن فارسی

خطبه اي است از آن حضرت (علیه السلام):

مبعوث شدن پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله )
خداوند سبحان پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله )را به پيامبري برانگيخت. در آن هنگام نه نشانه اي از دين بر پا بود و نه چراغي روشنگر و نه طريق و مسيري واضح.
پند
براي پارسايي اي بندگان خدا، شما را به تقواي الهي توصيه مي کنم و شما را از دنيا برحذر مي دارم، زيرا اين دنيا خانه اي است که بايد از آن برون رفت و جايگاه تيرگي هاست. ساکنش کوچ کننده است و قرار گرفته در آن جدا شونده از آن. اين دنيا مردمش را چونان کشتي که در معرض فراز و نشيب امواج است و بر لبه گردابها که بادهاي تندوز در پهنه دريا آن را به تکاپو وامي دارد (در آن هنگام که کشتي بان دست از مقاومت در برابر حمله هاي بي امان امواج برمي دارد و ساکنان کشتي را به چنگال اجل مي سپارد) برخي از کشتي نشينان را در دريا غرق نموده، آنان را به هلاکت مي رساند. و از آنان کسي است که از لابلاي امواج نجات پيدا مي کند. بادهاي درياي با دامن هاي خود، او را از پهلويي به پهولي ديگر مي غلتاند و در فراز و نشيبهاي هولناک امواج قرار مي دهد. آن کس که در آن مهلکه بميرد، قابل برگشت نيست و آن کس که از آن نجات پيدا کند بالاخره سرنوشت نهايي اش مرگ خواهد بود. اي بندگان خدا، هم اکنون بدانيد (يا عمل کنيد) (و لحظات عمر را غنيمت بشماريد) در حالي که زبان ها براي گفتن آزاد است و بدن ها براي کوشش تندرست و اعضاي بدن نرم و قابل انعطاف (براي حرکت در وصول به مقاصد) و طريق براي بازگشت به خيرات باز و ميدان براي تکاپو پهن و وسيع، پيش از فوت فرصت و ورود مرگ به خود بقبولانيد فرود آمدن مرگ را و در انتظار ورودش نباشيد.

قبلی بعدی