عمرى كه خدا از فرزند آدم پوزش را مى پذيرد شصت سال است.
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت

خانه  >   ترجمه (سید علی نقی فیض السلام)  >  صفات پيامبر ( خطبه شماره 104 )

خطبـه ها
نامـــه ها
حکمت ها
غرائب الکلم
برای دسترسی سریع به حکمت مورد نظر، شماره حکمت را وارد کنید

متن عربی

309

(104) (و من خطبة له ( عليه ‏السلام  ))
حَتَّى بَعَثَ اللَّهُ مُحَمَّداً ((صلى‏ الله‏ عليه‏ و آله)) شَهِيداً وَ بَشِيراً وَ نَذِيراً خَيْرَ الْبَرِيَّةِ طِفْلًا وَ أَنْجَبَهَا كَهْلًا وَ أَطْهَرَ الْمُطَهَّرِينَ شِيمَةً وَ أَجْوَدَ الْمُسْتَمْطَرِينَ دِيمَةً فَمَا احْلَوْلَتْ لَكُمُ الدُّنْيَا فِي لَذَّتِهَا وَ لَا تَمَكَّنْتُمْ مِنْ رَضَاعِ أَخْلَافِهَا إِلَّا مِنْ بَعْدِ مَا صَادَفْتُمُوهَا جَائِلًا خِطَامُهَا قَلِقاً وَضِينُهَا قَدْ صَارَ حَرَامُهَا عِنْدَ أَقْوَامٍ بِمَنْزِلَةِ السِّدْرِ الْمَخْضُودِ وَ حَلَالُهَا بَعِيداً غَيْرَ مَوْجُودٍ وَ صَادَفْتُمُوهَا وَ اللَّهِ ظِلًّا مَمْدُوداً إِلَى أَجْلٍ مَعْدُودٍ فَالْأَرْضُ لَكُمْ شَاغِرَةٌ وَ أَيْدِيكُمْ فِيهَا مَبْسُوطَةٌ وَ أَيْدِي الْقَادَةِ عَنْكُمْ مَكْفُوفَةٌ وَ سُيُوفُكُمْ عَلَيْهِمْ مُسَلَّطَةٌ وَ سُيُوفُهُمْ عَنْكُمْ مَقْبُوضَةٌ أَلَا وَ إِنَّ لِكُلِّ دَمٍ ثَائِراً وَ لِكُلِّ حَقٍّ طَالِباً وَ إِنَّ الثَّائِرَ فِي دِمَائِنَا كَالْحَاكِمِ فِي حَقِّ نَفْسِهِ وَ هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا يُعْجِزُهُ مَنْ طَلَبَ وَ لَا يَفُوتُهُ مَنْ هَرَبَ فَأُقْسِمُ بِاللَّهِ يَا بَنِي أُمَيَّةَ عَمَّا قَلِيلٍ لَتَعْرِفُنَّهَا فِي أَيْدِي غَيْرِكُمْ وَ فِي دَارِ عَدُوِّكُمْ

 

 «311»

أَلَا إِنَّ أَبْصَرَ الْأَبْصَارِ مَا نَفَذَ فِي الْخَيْرِ طَرْفُهُ أَلَا إِنَّ أَسْمَعَ الْأَسْمَاعِ مَا وَعَى التَّذْكِيرَ وَ قَبِلَهُ أَيُّهَا النَّاسُ اسْتَصْبِحُوا مِنْ شُعْلَةِ مِصْبَاحِ وَاعِظٍ مُتَّعِظٍ وَ امْتَاحُوا مِنْ صَفْوِ عَيْنٍ قَدْ رُوِّقَتْ مِنَ الْكَدَرِ عِبَادَ اللَّهِ لَا تَرْكَنُوا إِلَى جَهَالَتِكُمْ وَ لَا تَنْقَادُوا إِلَى أَهْوَائِكُمْ فَإِنَّ النَّازِلَ بِهَذَا الْمَنْزِلِ نَازِلٌ بِشَفَا جُرُفٍ هَارٍ يَنْقُلُ الرَّدَى عَلَى ظَهْرِهِ مِنْ مَوْضِعٍ إِلَى مَوْضِعٍ لِرَأْيٍ يُحْدِثُهُ بَعْدَ رَأْيٍ يُرِيدُ أَنْ يُلْصِقَ مَا لَا يَلْتَصِقُ وَ يُقَرِّبُ مَا لَا يَتَقَارَبُ فَاللَّهَ اللَّهَ أَنْ تَشْكُوا إِلَى مَنْ لَا يُشْكِي شَجْوَكُمْ وَ لَا يَنْقُضُ بِرَأْيِهِ مَا قَدْ أُبْرِمَ لَكُمْ إِنَّهُ لَيْسَ عَلَى الْإِمَامِ إِلَّا مَا حُمِّلَ مِنْ أَمْرِ رَبِّهِ الْإِبْلَاغُ فِي الْمَوْعِظَةِ وَ الِاجْتِهَادُ فِي النَّصِيحَةِ وَ الْإِحْيَاءُ لِلسُّنَّةِ وَ إِقَامَةُ الْحُدُودِ عَلَى مُسْتَحِقِّيهَا وَ إِصْدَارُ السُّهْمَانِ عَلَى أَهْلِهَا فَبَادِرُوا الْعِلْمَ مِنْ قَبْلِ تَصْوِيحِ نَبْتِهِ وَ مِنْ قَبْلِ‏
 

« 312»

أَنْ تُشْغَلُوا بِأَنْفُسِكُمْ عَنْ مُسْتَثَارِ الْعِلْمِ مِنْ عِنْدِ أَهْلِهِ وَ انْهَوْا غَيْرَكُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ تَنَاهَوْا عَنْهُ فَإِنَّمَا أُمِرْتُمْ بِالنَّهْيِ بَعْدَ التَّنَاهِي .


متن فارسی

ص310

  از خطبه ‏هاى آن حضرت عليه السّلام است (كه پس از ستودن پيغمبر اكرم بانقراض دولت بنى اميّه اشاره نموده و بعد از آن مردم را پند و اندرز مى ‏فرمايد):
 قسمت أول خطبه
(پيش از طلوع خورشيد حقيقى و تابش آفتاب عالم گير اسلام مردم در منتهى درجه ضلالت و گمراهى و بدبختى بودند) (1) تا آنكه خداوند محمّد صلّى اللّه عليه و آله را به رسالت و پيغمبرى بر انگيخت كه (نيكو كاران و بد كاران را) شاهد و گواه باشد، و (نيكو كاران را به پاداش كردارشان) مژده دهد و (معصيت كاران را از عذاب الهىّ) بترساند، در حاليكه در طفوليّت و خورد سالى بهترين خلائق و در كهولت (چهل سالگى) كريمتر و برگزيده‏ ترين آنها و طبيعت در خلقت او پاكتر از همه پاكان (از آدم عليه السّلام تا عبد اللّه همواره در صلب انبياء و اوصياى ايشان) بود، و بخشش او بيش از توقّع خواستاران باران بخشش او بود، (2) پس (اى بنى اميّه) از شيرينى لذّت و خوشى دنيا بهره‏مند نگشتيد و براى نوشيدن شير از پستان آن توانا نشديد مگر بعد از آنكه آنرا يافتيد با مهار جولان دار و جهاز و پالان تنگ نبسته (آنرا چون شتر سر خود و بى ساربان رايگان بدست آورديد، و اين بر اثر آن بود كه) حرام آن نزد خانواده ‏هايى (خلفاء پيش از امام عليه السّلام و پيروانشان) به منزله درخت سدر بى خار بود (كه به آسانى ميوه آنرا تناول مى ‏نمودند، يعنى نواهى را مرتكب شده از عذاب روز رستاخيز باكى نداشتند) و حلال آن از آنها دور گشته وجود نداشت (گفتار و كردارشان بر خلاف دين اسلام بود) و (3) (شما گمان نكنيد كه همواره دنيا بهمين منوال بوده دولت بنى اميّه باقى و برقرار مى ‏باشد، بلكه) سوگند بخدا، دنيا را به دلخواه خود يافته ‏ايد مانند سايه كشيده شده تا مدّت معيّنى، پس زمين براى شما خالى و بى صاحب است، و دستهايتان در آن گشاده، و دستهاى پيشوايان (حقيقى) از (استيلاء بر) شما باز داشته شده، و شمشيرهاى شما بر آنها مسلّط است، و شمشيرهاى آنان از شما برداشته (خلاصه تسلّط شما بر مردم روزگار طورى خواهد بود كه دوستان خدا و فرزند دلبند رسول اكرم را خواهيد كشت، و ليكن) (4) آگاه باشيد براى هر خونى خونخواه و براى هر حقّى خواهانى است، و خونخواه خونهاى ما همچون حاكمى است كه در باره خودش حكم كند (كه بدون بيّنه و شاهد طبق علمش در حقّ خويش حكم مى نمايد) و خونخواه و خواهان حقّ ما خداونديست كه هر كه را بطلبد (و بخواهد

 

 ص311

دستگير كند) از دستگيرى او ناتوان نيست، و هر كه بگريزد از چنگ او بيرون نمى‏ رود، (5) پس سوگند ياد ميكنم بخدا اى بنى اميّه در اندك زمانى خواهيد دانست كه رياست و دولت دنيا (پس از چند روز زمامدارى شما) در دستهاى غير شما بوده به سراى دشمنتان (بنى العبّاس) منتقل مى ‏گردد.
 

 ص312

قسمت دوم خطبه
(6) آگاه باشيد بيناترين ديده‏ها ديده‏اى است كه نظرش در خير و صلاح باشد (بفتنه و فساد نظر نيفكند) آگاه باشيد شنواترين گوشها گوشى است كه پند و اندرز را حفظ كرده بپذيرد. (7) اى مردم، چراغ (راه سعادت و خوشبختى خود) را از شعله چراغ پند دهنده پند پذيرفته بيفروزيد (پند و اندرز را از كسى بپذيريد كه آنچه مى ‏گويد طبق آن رفتار مى‏ نمايد، نه از منافق و دوروئى كه كردارش بر خلاف گفتارش باشد) و آب را از چشمه صاف كه تيره و آلوده نيست بكشيد (علوم و معارف را از ائمّه هدى بياموزيد). (8) بندگان خدا بجهل و نادانى خود اعتماد مكنيد، و از خواهش هاى خويش پيروى ننمائيد، زيرا كسي كه به چنين منزلى وارد گردد بكسى ماند كه به كنار رودى كه از مرور سيل زير آن تهى گشته شكافته نزديك به انهدام است، منزل نموده باشد (و پيروى كننده از جهل و نادانى و هواى نفس بار سنگين) هلاكت را بر پشت خود بار كرده از جائى بجائى مى ‏گرداند بجهت انديشه ‏اى كه پس از انديشه ديگرى بكار آرد (هر زمان مشكلى اختيار نموده هر روز انديشه تازه‏اى دارد) مى‏ خواهد آنچه نمى ‏چسبد بچسباند و آنچه نزديك نمى ‏گردد نزديك گرداند (چون مبناى فكر و انديشه او نادانى و هواى نفس است همواره در وادى ضلالت و گمراهى حيران و سرگردان است تا هلاك شود) (9) پس از خدا بترسيد و شكايت ننمائيد پيش كسيكه غمّ و اندوه شما را برطرف نمى‏ كند، و به رأى خود مى ‏شكند (افساد مى ‏نمايد) آنچه (احكام الهىّ) را كه شما بر آن استوار هستيد (مأموريد انجام دهيد، بلكه بايستى در امر دين و دنيا بكسى مراجعه نمائيد كه امام يا جانشين امام باشد، و) (10) بتحقيق نيست بر امام مگر قيام بآنچه پروردگارش باو امر كرده (و آن پنج چيز است:) ابلاغ موعظه (و فرمايش پيغمبر اكرم) و كوشش نمودن در پند و اندرز دادن، و احياى سنّت (رفتار بر طبق احكام رسول خدا) و اجراى حدود بر آن كس كه سزاوار است، و (از بيت المال) سهم و نصيبها را

 

 ص313

به اهلش رسانيدن، (11) پس (چون بوظائف امام و جانشين او آشنا شديد، در غير طريق حقّ قدم ننهيد، و دست ارادت بهر بى ‏خبر از اصول و فروع ندهيد) براى اخذ علم و دانش بشتابيد پيش از خشك شدن گياه آن (رحلت امام و جانشين او) و پيش از آنكه از استفاضه علم و دانش از اهلش وا مانده (بر اثر حوادث و سختيهاى روزگار) بخود مشغول گرديد، و از منكر (آنچه شرع مقدّس منع فرموده) مرتكبين را نهى كنيد، و خودتان آنرا مرتكب نشويد، زيرا شما مأمور شده ‏ايد كه از منكر نهى نمائيد پس از آنكه خود آنرا بجا نياوريد (چون امر و نهى كسي كه گفتار و كردارش موافق يكديگر بوده در شنونده بيشتر تأثير دارد از كسي كه كردارش بر خلاف گفتارش باشد).

قبلی بعدی