العوده الى نهج البلاغه
معرفى اجمالى
«العوده الى نهج البلاغه»، مجوعه سه سخنرانى از آيت الله خامنه اى(حفظه الله) است كه به به همت بنياد نهج البلاغه به عربى ترجمه شده است. اين كتاب نگاهى جديد به نهج البلاغه است كه نويسنده در ضمن طرح چند مبحث مهم، به موضوعات مختلفى پيرامون اين كتاب گران سنگ مى پردازد.ساختار:
از آن جا كه كتاب در واقع گردآورى سه سخنرانى است، در واقع در سه فصل تنظيم و عناوين مهم آن بخش هاى مختلف آن را تشكيل مى دهد.
گزارش محتوا:
حضرت آيه اللّه خامنه اى(حفظه الله) كه از آغاز نسبت به نهج البلاغه عنايت ويژه داشته و در تحقيق و تدريس آن پيشگام بودند، در دوران رياست جمهورى خويش رياست شوراى عالى علمى بنياد نهج البلاغه را پذيرفتند و اين بنياد همواره مورد حمايت هاى علمى و معنوى ايشان بوده است. ايشان در سه كنگره از كنگره هاى بين المللى نهج البلاغه براى ايراد نطق افتتاحيه شركت فرمودند كه متن سخنرانى هاى معظّم له پس از پياده شدن از نوار توسط گروه ادبيات بنياد نهج البلاغه ويرايش و چاپ گرديده است.
عناوين سخنرانى هاى ايشان به ترتيب عبارت است از:
١- «نگاهى به ويژگى هاى دوران زمامدارى على(علیه السلام)»
٢- «لزوم گسترش تعليمات نهج البلاغه در جهان اسلام»
٣- «حكومت در نهج البلاغه» اكنون به خلاصه اى از مطالب هر فصل اشاره مى شود:
١-نويسنده در ابتداى اين فصل از كتاب، به طرح متفاوت مسأله «حكومت» در نهج البلاغه با شيوه ديگر محققان و مؤلفان اشاره مى كند؛ البته يادآور مى شود كه: «چنين نيست كه اميرالمؤمنين(علیه السلام) فصلى مستقل در باره حكومت باز كرده باشد و با ترتيب مقدماتى به نتيجه گيرى برسد. شيوه سخن او در اين باب هم، مانند ابواب ديگر، شيوه اى حكيمانه است؛ يعنى عبور از مقدمات و تأمل و تمركز بر روى نتيجه. نگاه اميرالمؤمنين(علیه السلام) به مسأله حكومت، نگاه حكيم بزرگى است كه با منبع وحى پيوند نزديك دارد».
نويسنده بحث «معناى حكومت» را با اين سؤال مورد بررسى قرار مى دهد كه آيا «حكومت» از ديدگاه امام(علیه السلام)، به همان معنايى است كه در فرهنگ متداول جهان كهن و جهان امروز از آن فهميده مى شود يا «حكومت» در فرهنگ نهج البلاغه، مفهوم ديگرى دارد؟ ضرورت حكومت و منشأ حكومت و حكومت حق است يا تكليف ديگر مباحث اين فصل از كتاب را تشكيل مى دهند. اميرالمؤمنين(علیه السلام) در بيانى خلاصه و موجز، حكومت را هم يك حق مى داند و هم يك تكليف.
٢- نهج البلاغه سخن رئيس مملكت، حاكم و فرمانرواى بزرگى است كه سلطنت و حكومت او بر كشور پهناور و عظيمى گسترش داشته است. اميرالمؤمنين(علیه السلام) به عنوان يك حاكم اسلامى حرف مى زند و با جامعه اى كه تحت اشراف و حكومت خود اوست، سخن مى گويد، و اين بخش بيشترين سخنانى است كه از اميرالمؤمنين(علیه السلام) در نهج البلاغه نقل شده است.
خصوصيت ويژه زمان و تصوير شخصيت على(علیه السلام) در نهج البلاغه از مطالب خواندنى اين بخش از كتاب است. در ادامه نيز توصيه هاى تحقيقى مفيدى آماده است كه در بخشى از آن مى خوانيم: «به هر حال گاهى انسان دو بخش از يك خطبه را مى بيند كه فوق العاده مهم هم هست، اما ميانشان فاصله افتاده است. بايد صاحب همّتانى بنشينند و اين جا به جا شدگى ها را پى گيرى و بازيابى كنند».
٣- نويسنده درباره لزوم گسترش تعاليم نهج البلاغه در جهان اسلام اگر چه كارهاى انجام شده، در اين زمينه را خوب ارزيابى مى كند؛ اما متذكر مى شود كه «كارهاى اصولى و اساسى كه بتواند مدرسه نهج البلاغه را در كل فضاى جهان اسلام گسترش بدهد، همچنان باقى است». در ادامه كتاب، اهميت قدمت نهج البلاغه و ارتباط قرآن با نهج البلاغه مورد بحث قرار گرفته است.
در پايان فصل نيز از «دنيازدگى» و «كبر» به عنوان دو نمونه از بيمارى هاى زمان اميرالمؤمنين(علیه السلام) كه آن حضرت درصدد درمان آن ها بودند، نام مى برد. ايشان با توصيه با تحقيقات هر چه بيشتر درباره اين كتاب ارزشمند، اين گونه كلام خويش را به پايان مى رسانند: « تأكيد مى كنم كه اين كتاب، گنجينه بى نظيرى است، تمام نشدنى است و امروز هم بيشتر از هميشه ملت ما و جامعه اسلامى ما به آن نيازمند است، ما امروز به اين كتاب احتياج داريم».
منبع:مقدمه و متن كتاب