ای مردم، همانا شما در این دنیا آماجی هستید که تیرهای مرگ بر آن می نشیند. با هر جرعهای جستنی در گلوست، و با هر لقمهای چیزی گلوگیر است.
به نعمتی از دنیا خود نمی رسد جز آنکه روزی دیگر از عمرش تباه می گردد، و لقمه ی تازهای به دستش نرسد مگر به تمام شدن لقمه ای که قبلا روزی او بوده .
و اثری برایش زنده نگردد جز آنکه اثری دیگر از او بمیرد، و چیز تازهای برایش به بار نباید مگر بعد از آنکه تازهای از او کهنه گردد، و نهالی برایش سربرنیارد جز آنکه درو شده ای از او ساقط شود. [1]
پدرانی که ریشه ی ما بودند و ما شاخه های آنها هستیم از دنیا درگذشتند، و شاخه را با رفتن ریشه اش چه بقایی هست؟ نکوهش بدعت
و هیچ بدعتی پدید نیاید جز آنکه سنتی به سبب آن ترک شود. زنهار از بدعتها بپرهیزید، و در راه پهناور و روشن هدایت کام نهید.
امور دیرینه و ریشه دار برترین امور است، و امور نوپدید بدترین آنهاست.
[1] یعنی فرزندی نیاورد جز انکه یکی از پدر و مادر یا خویشان خود را از دست بدهد.