مبعث الرسل
(1)بَعَثَ اللَّهُ رُسُلَهُ بِمَا خَصَّهُمْ بِهِ مِنْ وَحْيِهِ
(2)وَ جَعَلَهُمْ حُجَّةً لَهُ عَلَى خَلْقِهِ
(3)لِئَلَّا تَجِبَ الْحُجَّةُ لَهُمْ بِتَرْكِ الْإِعْذَارِ إِلَيْهِمْ
(4)فَدَعَاهُمْ بِلِسَانِ الصِّدْقِ إِلَى سَبِيلِ الْحَقِّ
(5)أَلَا إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى قَدْ كَشَفَ الْخَلْقَ كَشْفَةً لَا أَنَّهُ جَهِلَ مَا أَخْفَوْهُ
(6)مِنْ مَصُونِ أَسْرَارِهِمْ وَ مَكْنُونِ ضَمَائِرِهِمْ
(7)وَ لَكِنْ لِيَبْلُوَهُمْ أَيُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا
(8)فَيَكُونَ الثَّوَابُ جَزَاءً وَ الْعِقَابُ بَوَاءً
فضل أهل البيت علیهم السلام
(9)أَيْنَ الَّذِينَ زَعَمُوا أَنَّهُمُ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ دُونَنَا
(10)كَذِباً وَ بَغْياً عَلَيْنَا أَنْ رَفَعَنَا اللَّهُ وَ وَضَعَهُمْ
(11)وَ أَعْطَانَا وَ حَرَمَهُمْ وَ أَدْخَلَنَا وَ أَخْرَجَهُمْ
(12)بِنَا يُسْتَعْطَى الْهُدَى وَ يُسْتَجْلَى الْعَمَى
(13)إِنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ قُرَيْشٍ غُرِسُوا فِي هَذَا الْبَطْنِ مِنْ هَاشِمٍ
(14) لَا تَصْلُحُ عَلَى سِوَاهُمْ وَ لَا تَصْلُحُ الْوُلَاةُ مِنْ غَيْرِهِمْ
أهل الضلال
منها
(15)آثَرُوا عَاجِلًا وَ أَخَّرُوا آجِلًا وَ تَرَكُوا صَافِياً وَ شَرِبُوا آجِناً
(16)كَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى فَاسِقِهِمْ وَ قَدْ صَحِبَ الْمُنْكَرَ فَأَلِفَهُ وَ بَسِئَ بِهِ وَ وَافَقَهُ
(17)حَتَّى شَابَتْ عَلَيْهِ مَفَارِقُهُ وَ صُبِغَتْ بِهِ خَلَائِقُهُ
(18)ثُمَّ أَقْبَلَ مُزْبِداً كَالتَّيَّارِ لَا يُبَالِي مَا غَرَّقَ
(19)أَوْ كَوَقْعِ النَّارِ فِي الْهَشِيمِ لَا يَحْفِلُ مَا حَرَّقَ
(20)أَيْنَ الْعُقُولُ الْمُسْتَصْبِحَةُ بِمَصَابِيحِ الْهُدَى
(21)وَ الْأَبْصَارُ اللَّامِحَةُ إِلَى مَنَارِ التَّقْوَى
(22)أَيْنَ الْقُلُوبُ الَّتِي وُهِبَتْ لِلَّهِ وَ عُوقِدَتْ عَلَى طَاعَةِ اللَّهِ
(23)ازْدَحَمُوا عَلَى الْحُطَامِ وَ تَشَاحُّوا عَلَى الْحَرَامِ
(24)وَ رُفِعَ لَهُمْ عَلَمُ الْجَنَّةِ وَ النَّارِ فَصَرَفُوا عَنِ الْجَنَّةِ وُجُوهَهُمْ وَ أَقْبَلُوا إِلَى النَّارِ بِأَعْمَالِهِمْ
(25)وَ دَعَاهُمْ رَبُّهُمْ فَنَفَرُوا وَ وَلَّوْا
(26)وَ دَعَاهُمُ الشَّيْطَانُ فَاسْتَجَابُوا وَ أَقْبَلُوا.
(2)و آنها را حجت خود بر مخلوقات قرار داد.
(3)تا مردم را بر خدا حجت نباشد بجهت ترک رفع عذر نمودن( تا مردم نسبت به خدا بهانه نداشته باشند که عذر ما را برطرف نکردی).
(4)پس خدا آنها را با زبان راستین (به وسیله پیامبران) بسوی راه حق دعوت نمود.
(5)آگاه باشید که خدا- احوال و اوضاع- مخلوقات را بطور کامل کشف و آشکار نموده است(همه احوال مردم به او معلوم است) نه این است بر آنچه پنهان نموده اند جاهل و بی اطلاع باشد.
(6)از رازهای محفوظ آنها، و پنهانیهای ضمیر و دل ایشان.
(7)حال مردم بر خدا روشن است پیامبران را فرستاد- تا مردم را امتحان کند که کدامین آنها در مقام عمل بهتر و کاملتر است.
(8)تا ثواب پاداش اعمال نیک، و عذاب در مقابل و عوض کارهای بد باشد.
(9)کجائید آنهایی که خیال می کنند ایشان راسخ در علم می باشند(اسرار علم دین و تفسیر و تأویل قرآن را می دانند) نه ما.
(10)ادعای آنان درو و از راه تجاوز بر حقوق ما است چون خدا ما را برتری داده و ایشانرا پست نموده است.
(11)و ما نبوت و امامت و علم- عطا کرده و ایشان را محروم ساخته، و ما را- در عنایت خود- داخل و ایشانرا خارج کرده است.
(12)به وسیله ما هدایت خواسته می شود و کوری و جهالت برطرف می گردد.
(13)محققا رهبران و پیشوایان دین و جامعه اسلامی باید از قریش باشد که در طایفه بنی هاشم مستقرر شده اند( مضمون حدیثی است معروف در میان سنی و شیعه از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) ).
(14)امامت و خلافت بر غیر ایشان صلاحیت ندارد، و والیان از غیر ایشان صلاحیت ولایت ندارند.
از آن خطبه است درباره توبیخ بعض اشخاص از اصحاب و دیگران و تشویق بر مواظبت نمودن بر شیوه مسلمانان.
(15)دنیای زود رس را مقدم داشتند و آخرت را بتأخیر انداختند، و آب صاف را ترک نموده از آب آلوده و گندیده آشامیدند.
(16)گویا فاسق ایشانرا می بینیم( منظور عبدالملک بن مروان است یا هر فاسق) که با منکرات همراه شده تا با آن انس گرفته، و با آن خو کرده و موافق گشته است.
(17)تا بر آن منکر موهای سرش سفید گشته و اخلاقیاتش با آن رنگ گرفته است.
(18)سپس کف کرده مانند موج دریا- به جامعه و مردم- روی نموده باک ندارد که چه چیز را غرق کند.
(19)و یا مانند آتش افتاده در علفهای خشک که اعتنا ندارد چه چیز را می سوزاند.
(20)کجایند عقلهای روشنائی گرفته از چراغهای هدایت.
(21)و دیده های نگرنده به مناره های تقوی.
(22)کجایند دلهایی که بخدا هبه و مخصوص شده و بر اطاعت خدا وابسته شده بودند.( کجایند آنهایی که دل بخدا داده و تصمیم به اطاعت او گرفته بودند).
(23)-مردم یا بنی امیه- ازدحام نموده اند بر متاع دنیا، و با هم در حرام زد و خورد نموده اند.
(24)و نشانه و علامت بهشت و جهنم برای آنها نمایان شد پس از بهشت روگرداندند و با علمهای خود وی به آتش نمودند.
(25)پروردگارشان آنها را بسوی خود خواند پس آنها رمیدند و پشت نمودند.
(26)و شیطان ایشانرا خواند پس قبول کردند و روی نمودند.
قبلی [1] بعدی [2]Links
[1] https://farsi.balaghah.net/node/7725
[2] https://farsi.balaghah.net/node/7728