(1)وَ قَدْ رَأَيْتُ جَوْلَتَكُمْ وَ انْحِيَازَكُمْ عَنْ صُفُوفِكُمْ
(2)تَحُوزُكُمُ الْجُفَاةُ الطَّغَامُ وَ أَعْرَابُ أَهْلِ الشَّامِ
(3)وَ أَنْتُمْ لَهَامِيمُ الْعَرَبِ وَ يَآفِيخُ الشَّرَفِ وَ الْأَنْفُ الْمُقَدَّمُ وَ السَّنَامُ الْأَعْظَمُ
(4)وَ لَقَدْ شَفَى وَحَاوِحَ صَدْرِي أَنْ رَأَيْتُكُمْ بِأَخَرَةٍ تَحُوزُونَهُمْ كَمَا حَازُوكُمْ (5)وَ تُزِيلُونَهُمْ عَنْ مَوَاقِفِهِمْ كَمَا أَزَالُوكُمْ
(6)حَسّاً بِالنِّصَالِ وَ شَجْراً بِالرِّمَاحِ
(7)تَرْكَبُ أُوْلَاهُمْ أُخْرَاهُمْ كَالْإِبِلِ الْهِيمِ الْمَطْرُودَةِ
(8)تُرْمَى عَنْ حِيَاضِهَا وَ تُذَادُ عَنْ مَوَارِدِهَا.
(2)شما را غلبه و در یکجا چمه میک رد جفاکاران بدخو و عربهای بادیه نشین اهل شام.
(3)در حالی که شما از بزرگان عرب، ورخسار شرف، و دماغ مقدم(اشخاص برجسته) و کوهان بلند و بالا(مانند کوهان شتر بلند مرتبه) هستید.
(4)به تحقیق ناراحتی های سینه ام را شفا داد اینکه دیدم شما بر آنها غلبه و جمع کردید همچنانکه بر شما غلبه و جمع کرده بودند.
(5)آنها را از جایگاهشان را ندید همچنانکه آنها شما را حرکت داده و رانده بودند.
(6)با شمشیرها کشته و مستاصل و با نیزه ها سوراخ می کردید.
(7)اول آنها سوار اخرشان می شدند(ّبهم فشار آورده رویهم میافتادند) ماندن شتران تشنه که از سر آب رانده می شود.
(8)از حوضها کنار زده می شوند، و از راههای ورود به آب رانده می شوند.
[1] این کلام در کتابهای: فروع کافی ج ۵، تاریخ طبری ج ۶، تجارب الامم ج ۱، المعيار و الموازنه آمده است.
Links
[1] https://farsi.balaghah.net/node/7688
[2] https://farsi.balaghah.net/node/7690