از یک خطبه ی آن حضرت در وصف آفریدگار و آفرینش موجودات
سپاس و ستایش خدایی را که آفریننده ی بندگان، و گستراننده ی زمین، و روان کننده ی سیل در دشتها و دره ها، و رویاننده ی گیاهان بر روی تپه ها است.
خدایی که اولیتش را آغازی نبوده ، و ازلیتش را پایانی نیست. اوست اول بی آغاز و باقی بی پایان. پیشانی ها در برابرش بر خاک می ساید، و لبها به یگانگی اش می ستاید.
اشیاء را هنگام آفریدن حد و مرز نهاد تا گوهر ذاتش از مشابهت آنها جدا و ممتاز باشد. پندارها با ترسیم حدود و حرکات او را اندازه نتواند گرفت، و با نقش اعضا و اندام ها تصور نتواند نمود.
درباره ی او نتوان گفت: «از کی بوده ؟» و نتوان مدتی معین کرد که «تا کی خواهد بود؟» پدیداری است که نتوان گفت: «از چه پدید آمده؟» و نهانی است که نشاید گفت: «در چه پنهان است؟» جسم نیست که کسی به نهایت آن پی بَرد[1]، و در پس پرده نیست تا از هر سو احاطه شود. نزدیکی او به اشیاء به چسبیدن نیست. و دوری او از آنها به جدایی نیست.
نگاه های خیره ی بندگان، و تکرار الفاظ آنها، و نزدیک شدن آنها به تپه ای، و گام برداشتن آنها در شب های تار و تاریکی های آرام که ماه درخشان دامن پرتوش را کم کم از روی آن برمی چیند، و خورشید نورافشان در پی آن طلوع و غروب می کند، و در گردش زمان ها و روزگاران که با آمدن شب ها و گذشتن روزها پدید می آید بر او پوشیده نیست.
او پیش از هر مکان و زمان و هر آمار و شماری بوده ، از آنچه اندازه زنندگان به او نسبت می دهند و برایش شکل و اندازه و مسکن دیرینه و جایگزینی در مکانها تصور می کنند برتر است، زیرا شکل و اندازه بر آفرید کانش مقرر است، و به غیر او می برادازد. آفرینش موجودات
اشیاء را از ماده های پیشین و نمونه های کهن نیافرید، بلکه آنچه را آفرید حد و اندازه نهاد، و انچه را نگاشت در بهترین صورتها نگاشت.چیزی از فرمان او سرنپیچد، و او هم از فرمانبرداري چیزی سودی نبرد.
از مردگان گذشته همان اندازه آگاهی دارد که از زندگان بازمانده، و از آنچه در آسمان های برین است همان اندازه آکاه است که از آنچه در زمین های زیرین است. ضعف بندگان در شناسایی
ای آفریده ی راست اندام، و ای پدیده ی تحت نظر در تاریکی رحمها پوششهای توبرتوی ارحام، در آغاز از خلاصه ای از کل پدید آمدی، و تا مدتی معین و زمانی مقرر در جایکاهی آرام و امن نهاده شدی.جنینی در شکم مادر بودی که نه سخن می گفتی و نه صدایی می شنیدی.
آنگاه تو را از قرارگاه خود به سرایی آوردند که هرگز ندیده بودی، و راه های سود و زیان را نمی دانستی،چه کسی تو را به جذب غذا از پستان مادرت رهنمود؟ و جاهای جست و جو را به هنگام نیاز به تو شناساند؟!
هیهات! آن که از وصف آفریده هایی که دارای شکل و اندازه و اندام های گوناگونند ناتوان است، بی شک از وصف آفریدگار خویش ناتوان تر، و از دستیابی به او در حد و اندازه ی آفریدگان دورتر است!