[قال الشريف: و إنما ذكرنا هنا جملا ليعلم بها أنه عليه السلام كان يقيم عماد الحق، و يشرع أمثلة العدل، في صغير الأمور و كبيرها و دقيقها و جليلها.]
و ما در این جا بخشی از آن را آوردیم تا دانسته شود که آن حضرت همواره در کوچک و بزرگ و ریز و درشت کارها ستون حق را برپا می داشت و نمونه های عدل را آشکار می ساخت .
(1)با تکیه بر تقواى خدایی بی شریک روانه شو ، هرگز مسلمانی ماترسان، به زور از آب و خاک او گذر مکن، و از او بیش از حق خدا در مالش نستان.
(2)چون آب آنان فرود آی بدون آنکه به خانه های آنان پا گذاری ،آن گاه با آرامش و وقار به سوی آنان برو تا آنکه می آن آنان بایستی و بر آنان سلام کنی و در در تحیت آنان چیزی فرو مگذار، سپس می گویی: ( بندکان خدا! ولی و خلیفه ی خداوند مرا به سوری شما فرستاده تاحة را که خدا در اموالتان دارد از شما بستانم، خدا را در اموالتان حقی هست که به ولی خدا بپردازید؟»
(3)اگر کسی گفت: نه؛ دیگر با او کشمکش وگفتگو مکن، و اگر کسی پاسخ مثبت داد، با او روانه شو بی آنکه او را بترسانی و یا تهدید کنی و یا بر او سختگیری و یا در رنج و فشارش گذاری، پس هرچه از طلایا نقره به تو داد بگیر، و اگر گاو و گوسفند یا شتری داشت بدون اجازه ی او سراغ آنها نرو، زیرا بیشتر آنها از آن اوست. و چون سراغ آنها رفتی مانند کسی که بر او تسلط دارد و با او بدرفتاری می کند بر دام هایش داخل مشو، و مبادا دامی را فراری دهی و یا بترسانی، و صاحبش را نسبت به آن بازاریا.
(4)و مال را دو قسمت کن، آنگاه اختیار را به او بسپار، هریک را که برگزید دیگر متعرض آن مشو، باز باقی مانده را دو قسمت کن و باز اختیار را به او بسپار؛ هریک را که برگزید دیگر متعرض آن مشو، این تقسیم بندی را همچنان ادامه بده تا مقداری از مال وی که وافی به حق الهی است به جای ماند، آنگاه حق خدا را از آن دریافت دار. اگر از تو خواست که از این تقسیم صرف نظر کنی، خواسته ی او را بپذیر و اموال جدا شده را درهم بریز و دوباره همانگونه قسمت کن تا حق خدا را از مال وی بستانی.
(5)هرگز حیوان پیر و فرتوت و دست و پا شکسته و از کار افتاده و عیبناک را (بابت زکات) مگیر، و جز کسی را که به دین او اطمینان داری و نسبت به مال مسلمانان محتاط است بر آنها امین مشمار، تا آن را به سرپرست مسلمانان برساند و او هم می آن آنان تقسیم کند. و جز فرد خیرخواه دلسوز و امین نگهدارنده را که نسبت به دام ها بی مهر و سخت ران و خسته کننده و رنج دهنده نیست بر آن حیوانات مگمار.
(6) سپس هرچه زودتر آنچه را نزدت گرد آمده به دست ما برسان تا آن را در جایی که خداوند فرمان داده قرار دهیم (و آن را به مستحقان برسانیم). هنگامی که مأمور امین تو آنها را تحویل گرفت به او بسپار که هیچ ماده شتری را از نوزادش جدا نکند، و شیر آن را ندوشد تا به کره اش آسیبی برسد! و با سواری گرفتن تنها از آن شتر آن را به زحمت نیفکند، بلکه می آن آن شتر و همقطارانش به عدالت رفتار کند.
(7) و حیوان خسته را استراحت دهد، و با حیوانی که از پا افتاده یا شم آن شکافته و یا به زور خود را می کشاند مدارا کند، و هرجا به آبگیری رسیدند آنها را بر سر آب برد، و آنها را از علفزارها به جاده های اصلی بی آب و علف نکشاند.
در ساعتهای گوناگون آنها را استراحت دهد، و بر لب آب ها و کنار علفزارها مهلت چریدن دهد، تا به خواست خدا تندرست و پروار به ما برسند نه کوفته و نزار، تا آنها را بر اساس کتاب خدا و سنت پیامبرش (صلى الله عليه و آله و سلم) ی قسمت کنیم، زیرا که این کار پاداش تو را افزونتر می کند و تو را به رشد و هدایت نزدیک تر می سازد، ان شاء الله.
قبلی [1] بعدی [2]Links
[1] https://farsi.balaghah.net/node/7085
[2] https://farsi.balaghah.net/node/7083