فَلَمَّا قَرَأَ زِيَادٌ الْكِتَابَ قَالَ شَهِدَ بِهَا وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ وَ لَمْ تَزَلْ فِي نَفْسِهِ حَتَّى ادَّعَاهُ مُعَاوِيَةُ [قال الرضي قوله (علیه السلام) الواغل هو الذي يهجم على الشرب ليشرب معهم و ليس منهم فلا يزال مدفعا محاجزا و النوط المذبذب هو ما يناط برحل الراكب من قعب أو قدح أو ما أشبه ذلك فهو أبدا يتقلقل إذا حث ظهره و استعجل سيره]
(1)دانسته ام که معاویه نامه ای به تو نوشته تا عقلت را بلغزاند و عزم استوارت را سست کند. از او حذر کن که او شیطان است که از پیش و پس و راست و چپ آدمی بر او درمی آید تا از غفلتش بهره گیرد و عقلش را بر باید.
(2)آری، در زمان عمر بن خطاب سخنی ناسنجیده و تحریکی از تحریکات شیطان از ابوسفیان سر زد که با آن ادعا نه نسبی ثابت می شود و نه کسی مستحق میراث می گردد، و کسی که آن را دستاویز قرار دهد چون میهمان ناخواندهای است که وارد جمع مستان شود و آنان او را از خود برانند، و به سان ظرفی است که به پالان شتر بندند که پیوسته میجنبد و قرار و آرام ندارد. چون زیاد این نامه را خواند، گفت: به پروردگار کعبه سوگند که به ایسن (نسب ننگین) گواهی داد. و این خیال پیوسته در سر او بود تا آنگاه که معاویه او را برادر خود خواند. مؤلف: «و اغل» کسی است که بدون دعوت به جمع مستان در آید تا با آنان شراب نوشد و آنان پیوسته او را از خود برانند. و «نوط مذبذب» پیاله یا کاسه یا ظرف دیگری شبیه آن است که به پالان شتر میبندند و هرگاه شتر تند می رود و شتابان حرکت می کند آن ظرف پیوسته میجنبد و یک جا قرار نمی گیرد.
[1] زیاد از آن جهت که پدرش نامعلوم بود وی را زیاد بن ابیه (زیاد پسر پدرش) می خواندند. و از زمانی که ابوسفیان اعلام کرد که من نطفه ی او را در رحم مادرش گذاشتم، وی را زیاد بن ابی سفیان گفتند و معاویه بر اساس همین ادعای ننگین، او را برادر خود خواند. وی پدر عبیدالله بن زیاد قاتل امام حسین علیه است.
Links
[1] https://farsi.balaghah.net/node/7065
[2] https://farsi.balaghah.net/node/7063