علم دو گونه است: علم فطرى و علم اكتسابي؛ اگر هماهنگ با علم فطري نباشد سودمند نخواهد بود.
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت

خانه  >   چهره ها (محققین)  >  آيت الله شيخ جعفر سبحانى

آيت الله شيخ جعفر سبحانى

ولادت

در 28 شوال المکرم 1347 هـ.ق (20 فروردين 1308 ش) در تبريز در خانواده علم و تقوا و فضيلت ديده به جهان گشود.

تحصیلات

 آيت الله حاج شيخ جعفر سبحانى پس از فراغت از تحصيلات ابتدايى در مکتبخانه مرحوم ميرزا محمود فاضل به فراگيرى متون ادب پارسى پرداخت و کتابهاى گلستان و بوستان و تاريخ معجم و نصاب الصبيان و ابواب الجنان و ... را فراگرفت.

 در 14 سالگى رهسپار مدرسه علميه طالبيه تبريز گرديد. از اساتيد ايشان مى توان به آيت اله روح اله خمينى و حاج شيخ حسن نحوى و ميرزا محمدعلى مدرس خيابانى صاحب ريحانه الادب و استاد علامه طباطبايى و ... اشاره کرد.

فعالیتها

 ايشان يکى از مدرسان دارالتبليغ اسلامى قم به شمار مى روند که در زمينه تاريخ ملل و کلام اسلامى تحقيق مى کنند و همچنين وى موسس مرکز مطالعات کلام اسلامى (موسسه آموزشى و پژوهشى امام صادق عليه السلام) در قم (1359) است و يکى از اساتيد برجسته حوزه علميه قم است که در علم کلام سرآمد حوزه است.

 ايشان پس از درگذشت آيت اله شيخ جواد تبريزى و با استظهار به درخواست گروهى از مردم آذربايجان به صحنه مرجعيت وارد شد.

 از ديگر فعاليت هاى علمى و فرهنگى ايشان مى توان به: تاسيس و نگارش دانشنامه کلام اسلامى، تاسيس مجله و مرکز تخصصى کلام اسلامى، تاليف کتب درسى دانشگاهى و حوزوى و عضويت در هيات امناى دايرة المعارف اسلامى و .... اشاره کرد و از جمله آثار ايشان، الکتب الکلاميه و معجم المتکلمين، موسوعة طبقات الفقها، معجم التراث و الموسوعة الرجاليه، فروغ ابديت، سيماى فرزانگان، آئين وهابيت و...

نظر آيت الله جعفر سبحانى درباره نهج البلاغه

کدام موضوع يا موضوعات از نهج البلاغه نياز به بحث و بررسي بيشتر از سوي عالمان دارد؟

آيت الله سبحاني: مجموع خطبه ها، نامه ها و کلمات قصار آن حضرت بر دو بخش تقسيم مي شود: بخشي مربوط به برون گرايي است که به احکام اسلامي و نظام هاي آن، مکاتبه با شخصيت ها و دستورها و سفارش هاي رزمي و سياسي پرداخته مي شود. ما همه آن ها را نوعي برون گرايي مي دانيم. بخشي ديگر مربوط به درون گرايي است که به مسائل مربوط به معرفت خدا و پيامبران و شناخت عوالم عيني و کمالاتي که انسان مي تواند در اين راه به دست آورد، مي پردازد. اين بخش از کلمات امام کاملا دست نخورده مانده و تفسير لازم درباره آن، انجام نگرفته است، يعني جملاتي از قبيل خطبه 220، بيشتر بايد مورد توجه قرار گيرد: «فداحيي عقله و امات نفسه، حتي دق جليله، و لطف غليظه، برق له لامع، کثير البرق، فابان له الطريق، و سلک به السبيل و تدافعته الابواب الي باب السلامه و تبتت رجلاه بطمانينه، في قرار الامن و الراحه؛ همانا خرد خود را زنده گرداند، و نفس خويش را ميراند چندان که - اندام - درشت او نزار شد و ستبري اش زار. نوري سخت رخشان براي او بدرخشيد و راه را براي وي روشن گردانيد، و او را در راه راست راند، و از دري به دري برد تا به در سلامت کشاند، و خانه اقامت و دو پاي او در قرار گاه ايمني و آسايش استوار گرديد به آرامشي که در بدنش پديدار گرديد.»

    از ميان ترجمه ها و شرح و تفسيرهاي نهج البلاغه و هم چنين ساير آثار موجود در باب شخصيت و افکار آن حضرت کدام را بيشتر مي پسنديد و چرا؟

آيت الله سبحاني: درباره نهج البلاغه از جهات مختلفي مي توان سخن گفت:

الف - ترجمه ها: مترجماني که اخيرا دست به ترجمه نهج البلاغه زده اند، آگاهي آن ها از علوم عربي و قواعد و لغت شناسي چندان استوار نيست لذا بسياري از ترجمه ها در موارد زيادي برداشت است نه ترجمه دقيق عبارت حضرت. به نظر بنده، ترجمه ملاصالح قزويني متقن ترين ترجمه است الا اين که سبک ترجمه او، قديمي است. و آهنگ زبان فارسي را ندارد همان طور که ترجمه جناب آقاي دکتر شهيدي ترجمه اي، متقن و فصيح مي باشد. در هر حال اين کتاب، نياز به ترجمه گروهي دارد که هر کدام آن ها از ديدگاه خاص و تخصص خاص، ترجمه را پي گيري کنند.

ب - از نظر محتوا: از نظر محتوا جنبه هاي تاريخي شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد، بسيار خوب است. در اين کتاب مطالب ارزنده اي وجود دارد که کمتر در کتاب هاي ديگر پيدا مي شود. در حقيقت اين کتاب، پلي ميان ما و گذشتگان است که افکار گذشتگان را به آيندگان منتقل مي کند. اما آن گاه که به مسائل فلسفي، کلامي و عرفاني مي پردازد چندان ظهور و جلوه اي ندارد. ولي شرح ابن ميثم (متوفي 689- ) بر خلاف شرح ابن ابي الحديد - در ترسيم مسائل تاريخي بسيار ناتوان است و تسلط او بر تاريخ و حديث چندان اعتباري ندارد ولي در زمينه مسائل عرفاني، کلامي و فلسفي، الحق والانصاف تبحر کافي دارد. شرح نهج البلاغه «خوئي» خواسته است ميان هر دو شرح جمع کند و يک شرح جامع از خود نشان دهد ولي از آن جا که ضد عرفان و فلسفه است در مواردي لغزش هايي دارد. به علاوه مدارک زيادي که امروزه در دست است، در اختيار او نبوده است. البته اين را هم بگويم که شرح هاي ديگر هم هر يک در جاي خود، مفيد و سودمند است (شکرالله مساعيهم.)

علت عدم اقبال و توجه فقها به نهج البلاغه به عنوان يک منبع فقهي چيست؟

آيت الله سبحاني: اولا: آن چنان نيست که فقها اقبالي به نهج البلاغه نداشته باشند. نهج البلاغه يکي از منابع وسائل الشيعه است. چيزي که هست مرحوم رضي اسناد خطبه ها و نامه هاي نهج البلاغه را حذف کرده و متون آن ها را آورده است، چون او نسبت آن ها را به امام علي عليه السلام ثابت و روشن مي دانست و نيازي به ذکر سند نمي ديد، ولي طول زمان آن تواتر يا استفاضه را کاهش داده است. از اين جهت، متاخرين فقها کمتر از نهج البلاغه در قلمروهاي فقهي بهره گرفته اند. ولي اکنون که مصادر نهج البلاغه به وسيله محققان تنظيم و منتشر شده است، با توجه به اين که خبر موثوق الصدور، حجت است نه قول ثقه، بنابر اين با گردآوري قراين و شواهد مي توان بر صدور خطبه ها از آن حضرت، اطمينان پيدا کرد و در مقام فتوا اعتماد نمود.

چنانچه جنابعالي اثر يا آثاري در مورد امام علي عليه السلام تاليف يا ترجمه فرموده ايد، ويژگي هاي آن را بيان فرماييد؟

آيت الله سبحاني: اين جانب، درباره زندگاني اميرمومنان کتابي به نام «فروغ ولايت» نوشته ام. اين کتاب در عين حال که در 700 صفحه چاپ شده اما در آخر کتاب يادآور شده ام که بخش هايي از زندگاني آن حضرت در اين کتاب نيامده است و بايد درباره آن بحث و گفت وگو شود، نظير: علم و دانش، زهد و پارسايي، فضايل و مناقب، خطبه ها و خطابه ها، رسائل و نامه ها، پندها و کلمات قصار، احتجاجات و مناظرات، اصحاب و ياران ايشان و سرگذشت آنان معجزات و کرامات، قضاوت ها و داوري هاي محيرالعقول و ... در اين کتاب مورد بحث و بررسي قرار نگرفته است که اين موضوعات هر يک به تنهايي، مجالي ديگر و کتابي جداگانه مي طلبد.

تاليفات استاد در زمينه نهج البلاغه

الف:گفتگو با قاضى دادگاه عالى قطيف پيرامون نهج البلاغه

اين کتاب يکى از آثار و تاليفات جعفر سبحانى است. در اين کتاب اشکالاتى پيرامون نهج البلاغه مطرح شده و مولف محترم که از مفاخر شيعه و اسطوانه هاى علمى حوزه به شمار مى رود به جوابهاى مستدل و مستند شبهات را بر طرف و تشنگان دانش و معرفت را از آبشخور نهج البلاغه سيراب مى کند. اين کتاب در جهت مناقشه و پاسخگويى از ادله و مطالب آن کتاب با زبانى نرم و ملايم و همراه با گفتگويى سازنده تنظيم و تاليف شده است و مولف آن را به حضور جناب شيخ صالح بن عبد الله درويش تقديم کرده است.

ب:مقالات و کتب استاد در زمينه نهج البلاغه

1-امام على (ع) و اصول سياست

2-شورا در قرآن و نهج البلاغه.

3-حضرت على (ع ) و شورا