براى هر كسى در مال او دو شريك است: وارث و حوادث.
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت

خانه  >   چهره ها (شارحین)  >  فخرالدين رازي

فخرالدين رازي

ابو عبدالله محمد بن عمربن حسين مشهور به فخر الدين رازي يکي از نوادر عصر خود بود. شرح زندگي و آثار علمي او زياد است که در اين مقال جاي بحث آن نيست، فخر الدين در شهر ري متولد شد و در آن جا به تحصيل علوم و معارف اسلامي مشغول گرديد.
پدرش هم در آن شهر خطيب بود و لذا او را ابن الخطيب هم مي‏ گفتند، فخر الدين از ري مهاجرت کرد و بطرف خراسان رهسپار شد و در بخارا اقامت گزيد، از اين که چرا او از شهر ري مهاجرت کرد و در چه سالي ري را ترک گفت در مصادر چيزي گفته نشده است.
در کتاب تاريخ الحکماء زوزني که نسخه‏اي از آن در کتابخانه شيخ الاسلام مدينه منوره مي‏باشد درباره فخر الدين رازي چنين گويد: يکي از بازرگانان به من گفت: من براي تجارت وارد بخارا شدم و شنيدم فخر الدين رازي در يکي از مدارس بخارا زندگي مي‏کند وسخت بيمار است.
من به عيادت او رفتم و او را بيمار يافتم، بعد از اين نزد دوستانم مراجعت کردم و جريان بيماري او را به آنان گفتم، و بعد مقداري درهم و دينار براي او فراهم کردم و به عنوان زکاه به او دادم، پس از چندي حال او بهبود يافت و بخارا ترک گفت و بخوارزم رفت.
او در خوارزم به دربار سلطان محمد خوارزم شاه راه يافت، و در نزد آن سلطان مقرب گشت، و در سفرها هم با سلطان همراهي مي‏کرد، او در خوارزم مجلس علم و تحقيق برقرار کرد و به تاليف و تصنيف پرداخت، و از نظر مادي هم بسيار نيرومند شد و فرزندان زيادي از وي به وجود آمدند.
در مخالفت خورازمشاه با خليفه بغداد ظاهر فخر الدين از خوارزمشاه حمايت کرده و رافعي قزويني در کتاب التدوين گويد: فخر الدين همراه سلطان محمد خوارزمشاه به ري آمد و در بيرون ري در اردوي سلطان اقامت گزيد و در آن جا به جستجوي من پرداخته بود.
فخر الدين رازي شرحي بر نهج ‏البلاغه نوشته بود و شهر زوري در تاريخ الحکماء از آن ياد مي‏کند که متاسفانه نسخه آن مفقود گرديده است، و در فهرست کتابخانه ‏هاي عمومي و خصوصي در داخل و خارج ايران اثري از آن نيست و مانند هزاران کتاب ديگر از بين رفته است.
فخر الدين که او را امام المشککين هم مي‏گفتند پس از سالها تاليف و تصنيف و تدريس و تحقيق و وعظ و خطابه سرانجام در روز عيد فطر سال 606 در شهر هرات درگذشت و قبرش هم اکنون در خارج شهر هرات زيارت گاه مردم آن منطقه است.

 منبع : عزيز الله عطاردي؛ علماي خراسان و نهج البلاغه؛ص 21، 22.