بررسی شبهات درباره نهجالبلاغه و پاسخهای قاطع بزرگان
1401/02/07
استاد گروه علوم قرآن و حدیث دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران با اشاره به شبهات مطرح درباره نهجالبلاغه به بیان پاسخ به این شبهات با استناد به سخنان و آثار بزرگان پرداخت.
به گزارش خبرنگار قرآن و فعالیتهای دینی خبرگزاری فارس نشست علمی «شبهه پژوهی پیرامون نهجالبلاغه» با سخنرانی مجید معارف، استاد گروه علوم قرآن و حدیث دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران از سوی انجمنهای علمی دانشجویی علوم قرآن و حدیث دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاههای مذاهب اسلامی و تهران برگزار شد.
تعریف شبهه از منظر امام علی (علیه السلام)
معارف در این نشست با بیان اینکه مسأله شبهه و شبهه افکنی پیشینهای طولانی دارد، تصریح کرد: حتی حضرت علی (علیه السلام) نیز به شبهاتی که از سوی دیگران وارد میشد، پاسخ میگفتند. آن حضرت در تعریف شبهه میفرمایند: «شبهه سخن باطلی است که رنگ و بوی حق به خود گرفته است.»
وی ادامه داد: شعار خوارج آیه «لا حکم إلا لله» بود که ظاهر سخن حق و در مسیر توحید افعالی است، اما در باطن این سخن، حق در مسیر باطل استفاده میشد. این مسأله شبههای بود که در دوران حیات امام (علیه السلام) بوجود آمد.
تلاشهای سید رضی برای پاسخ به شبهات درباره امام علی (علیه السلام)
این استاد دانشگاه، سید رضی (ره) را یکی از افرادی دانست که در زمینه پاسخ به شبهه آن هم درباره سخنان امام علی (علیه السلام) توجه ویژهای داشت، گفت: ایشان شبهات موجود درباره سخنان حضرت امیر (علیه السلام) را شناسایی و به آن پاسخ میگفت که برخی از این موارد را در مقدمه برخی خطبهها بیان کرده است. برای نمونه سخنان سید رضی پیرامون اصالت خطبه ۳۲ قابل توجه است. البته در زمینه شبهه پژوهی کتابهایی تألیف شده که از جمله آن میتوان به کتاب «مصادر نهج البلاغة و اسانیده» اشاره کرد. در صفحه ۱۱۲ از جلد اول این کتاب به شبهاتی درباره نهجالبلاغه پرداخته که حجم آن حدود ۸۰ صفحه است. اولین شبههای که در این کتاب به آن پاسخ داده شده، جایگاه صحابه در نهجالبلاغه است.
تأیید اصالت نهجالبلاغه در کتابهای «مباحثی در تاریخ حدیث» و «أصالة نهجالبلاغه»
معارف یادآور شد: دومین کتاب «مباحثی در تاریخ حدیث» است که در آن فصلی به نام روشهای ابن ابی الحدید معتزلی در اثبات اصالت نهج البلاغه وجود دارد و در سه محور به اصالت نهجالبلاغه پرداخته است. روش سومی که ابن ابی الحدید در اثبات اصالت نهج البلاغه استفاده کرده پاسخهایی است که در مواجهه با نقدهای وارده بر نهج البلاغه بیان کرده است. کتاب سوم «أصالة نهجالبلاغه» تألیف علی حاجی خانی است که ترجمه فارسی آن توسط سازمان سمت در شرف چاپ شده است. در این کتاب انواع و اقسام شبهاتی که در طول تاریخ بر اصالت نهج البلاغه وارد شده نقل و سپس نقد شده است.
وجود سه نوع شبهه درباره نهجالبلاغه
استاد گروه علوم قرآن و حدیث دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران شبهات درباره نهجالبلاغه را به سه نوع تقسیم کرد و گفت: ۱ - شبهه انتسابی و صدوری است. این نوع شبهه در صدر شبهاتی است که بر نهجالبلاغه وارد شده است. این گونه شبهات میگویند: انتساب سخنان ذکر شده در نهج البلاغه به امام علی (علیه السلام) تا چه حدودی صحیح است و تا چه حد عاری از صحت است؟
وی ادامه داد: با فرض مسلم بودن نسبت سخنان نقل شده در نهجالبلاغه به امام علی (علیه السلام) دو شبهه دیگر وجود دارد: ۲- شبهات مربوط به سبک و اسلوب نهجالبلاغه: در این بخش متن نهجالبلاغه از جهت اسلوب ادبی مورد بررسی قرار میگیرد. ۳- شبهات معنوی، مضمونی و محتوایی: شبهات این بخش مربوط به جنبههای دیگری است که از متن و مفاهیم بیان شده در نهجالبلاغه ذکر شده است.
شبهه و تردید درباره اصل نهجالبلاغه
معارف تأکید کرد: ابن خلکان اربلی، کتابی به نام «وفیات الاعیان وأنباء أبناء الزمان» دارد که هم جنبه رجالی، هم جنبه سیره و تراجم دارد. وی ذیل نام سید مرتضی بیان داشته که مردم تردید دارند کتاب نهجالبلاغه از آثار سید مرتضی است یا سید رضی؟! این اولین نوع تشکیک است. از آنجا که وی نام نهجالبلاغه را ذیل نام سید مرتضی ذکر کرده چنین به ذهن متبادر میسازد که او خود بر این باور بوده که سید مرتضی صاحب این اثر است. ابن خلکان در ادامه بیان میدارد که مردم در اینکه نهجالبلاغه حاصل سخنان حضرت علی (علیه السلام) است یا از ساختههای مؤلف آن است نیز تردید کردهاند که این سخن دوم ابن خلکان شبهه بزرگتر اوست.
وی تصریح کرد: در پاسخ به شبهه اول ابن خلکان باید گفت که این شبهه از سطحیترین نوع شبهات وارده بر نهجالبلاغه است. ای کاش ابن خلکان مقدمه نهجالبلاغه و سخنان سید رضی را میدید. کاش به فهرست یا رجال نجاشی مراجعه میکرد که وی نهجالبلاغه را از آثار سید رضی نقل کرده است. این شبهه سطحی را جرجی زیدان و زرکلی نیز به تبعیت از ابن خلکان نقل کردهاند. هر چند انتظار میرفت عالمان بزرگی همچون این اشخاص قبل از نقل چنین سخنی تحقیق میکردند.
این استاد دانشگاه عنوان کرد: شبهه دوم ابن خلکان نیز از آنجا نشأت گرفته که در نهج البلاغه منبع روایات و اسانید آنان حذف شده است. خوشبختانه امروزه کتب بسیار مفیدی در زمینه بازشناسی اسناد روایات نهج البلاغه تالیف شده است و افزونبر کتب متقدمی که در بردارنده بسیاری از سخنان نهج البلاغه میباشد، موجود است. با پشت سر گذاشتن شبهه اول که به اصالت انتساب نهج البلاغه مربوط بود، به سبک و اسلوب ادبی نهج البلاغه حداقل در پارهای از موارد میرسیم.
نهجالبلاغه کلامی مسجع مانند برخی آیات قرآن
وی خاطرنشان ساخت: کلام حضرت امیر(علیه السلام) مسجع است، همانند بسیاری از آیات قرآن. برخی شبهه خود را چنین بیان کردند که استعمال کلام مسجع در قرن اول عملی مذموم بوده و حتی پیامبر اکرم (ص) نیز چنین استعمالی را مذموم دانستهاند. چگونه ممکن است کلام مسجعی از آن حضرت نقل شده باشد.
معارف گفت: شبهه دومی که در همین بخش وارد شده مربوط به تقسیمات در نهج البلاغه است. تقسیم یعنی بیان احتمالات ممکن در یک حادثه مثل اینکه بگوییم مردم یا درطریق هدایتند یا درطریق گمراهی.وشبهه دیگر که مربوط به سبک واسلوب است مربوط به ادعای وجود ایجاز واطناب در نهج البلاغه است .اما افرادی مانند ابن ابی الحدید به پاسخ این شبهات پرداختهاند. ابن ابی الحدید در باره شبهه مسجع بودن کلام حضرت امیر(علیهالسلام) در عین مذموم بودن استعمال آن چنین میگوید: مذمت استعمال کلام مسجع مربوط به صدر اسلام و اوایل نزول قرآن است و پس از مدتی که قرآن در میان مردم شناخته شد قبح چنین استعمالی نیز از بین رفت و پس از آن خود پیامبر(ص) و شماری از صحابه مانند ابوبکر، عمر و عثمان نیز از کلام مسجع استفاده کردند.
شبهه وجود ایجاز و اطناب در نهج البلاغه
وی افزود: درباره شبهه وجود ایجاز و اطناب در نهج البلاغه نیز باید گفت که شرط بلاغت، آن است که کلام به مقتضای حال بیان شود. یعنی آنجا که لازم است سخن کوتاه گفته شود و آنجا که لازم است، سخن به درازا گفته شود. نمیتوان کتابی را تک بعدی یعنی فقط دارای کلام با نوع مساوات دانست، بلکه سخن تابع شرایط به ایجاز یا اطناب هم بیان میشود.
استاد گروه علوم قرآن و حدیث دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران بیان داشت: دسته سوم از شبهات مربوط به محتوا و مضمون نهج البلاغه است. در این بخش شبهاتی با مایههای کلامی، اخلاقی و اجتماعی بیان گردیده است. مثلا در زمینه کلامی سیاسی سخنانی از حضرت امیر(علیهالسلام) وجود دارد که به مذمت برخی چهرههای صدر اسلامی همچون طلحه، زبیر، عایشه و معاویه پرداخته است. چنین موضوعی مخالف دأب و عقیده اهل سنت است که معتقدند آن حضرت در صدر اسلام رویکرد سازش و مسالمت آمیز با این افراد داشته است. چگونه ممکن است آن حضرت چنین به نقد این افراد پرداخته باشد؟
وی ادامه داد: علی علیه السلام در دوره خلافت خلفا برای حفظ وحدت با انان سلوک مسالمت امیز داشت اما این دلیل نمی شود که در دوره خلافت خود به نقد عملکرد انان نپردازد ویا کسانی را که با او از در جنگ آمده اند مورد مذمت قرار ندهد. یا مثلا در زمینه علم غیب به آن حضرت (علیه السلام) در نهج البلاغه اشکال وارد شده است. در پاسخ باید گفت هرچند مطابق با عقاید شیعه، ائمه اطهار(علیهمالسلام) از علم غیب برخوردار هستند اما جالب است که در برخی موارد که از حضرت درباره برخی اخبار غیبی سوال شد، اما چنین بیان داشتند که این اخبار را از زبان پیامبر اکرم (ص) شنیده است.
شبهه وارد شده به خطبه ۸۰ نهج البلاغه
معارف تصریح کرد: شبهه دیگری که در این بخش وارد شده خطبه ۸۰ نهج البلاغه است که در آن زنان نواقص الایمان و نواقص العقول وصف شده اند. که در پاسخ این شبهه می توان گفت: نهج البلاغه کتابی حدیثی است و پذیرش حدیث قواعدی وجود دارد که یکی از آنها مطابقت مضامین حدیث با مضامین قرآن است. در هیچ جای قرآن زنان نواقص العقول دانسته نشدهاند. بنابراین میتوان این مورد را در کتاب نهج البلاغه ضعیف الصدور دانست. البته لازم است شرایط صدور این روایت نیز مورد بررسی قرار بگیرد. به هر حال نهج البلاغه خبر واحد است و باید در صحت بیانات آن کاوید.
وی اضافه کرد: باید در این باره افزود که عدهای این سخن را نپذیرفتهاند، اما عدهای با توجیه قاعده بیان عام و مراد خاص، مراد از زنان را در برخی زنان انحصار نموده و حدیث فوق را پذیرفتهاند.چون معتقدند این خطبه بعد از جنگ جمل صادر شده ومراد از زنان شخص خاصی است که منشا فتنه در جنگ جمل شد. در نظر گرفتن این نکته نیز مورد اهمیت است که در حدیث تا جایی که میتوان ان را توجیه نمود نباید انتساب و صدور آن را به کلی منتفی دانست.
منبع:فارس نیوز