معرفى اجمالى
«الدليل على موضوعات نهج البلاغه» يا نهج البلاغه موضوعى تأليف على انصاريان، دسته بندى موضوعى نهج البلاغه بدون ذكر ترجمه آن است. اهميت اين كتاب بدين لحاظ است كه جزء اولين كتبى است كه به صورت موضوعى به نهج البلاغه پرداخته است.
ساختار:
كتاب در هفت فصل تنظيم شده است كه در هر يك از فصول، موضوعات گوناگون استخراج شده، از خطبه ها و نامه ها و حكمتها آمده است.
گزارش محتوا:
در ابتداى كتاب مقدمه ارزشمندى از استاد عميد زنجانى آمده است كه نويسنده را با كتاب شريف نهج البلاغه بيشتر آشنا مى كند. جلوه اعجاز در كلام امام(علیه السلام)، امتياز به ضبط كلام امام(علیه السلام)، نهج البلاغه سيد رضى(ره)، مصادر نهج البلاغه، شروح نهج البلاغه از جمله عناوين مطالب اين مقدمه است. در بخش پايانى اين مقدمه درباره كتاب حاضر مطالب مفيدى آمده است كه به بخشى از آن اشاره مى شود:
با تمام زحمات ارزنده و تحقيقاتى كه درباره نهج البلاغه از طرف دانشمندان متفكر شيعه و سنى به عمل آمده، هنوز نهج البلاغه چون درياى ژرف بىكران ناشناخته و غريب مانده و حقّ آن چنانكه شايسته است، ادا نشده است. صرفنظر از شرح و توضيح كه نياز جامعه ما بدان در حد ضرورت است، اصولاً برخى از كارهاى ضرورى مقدماتى نيز در زمينه شناخت نهج البلاغه به عمل نيامده و وظيفه خطير آشنا نمودن عامّه مسلمين با گنجينههاى معارف علمى و حقائق سعادتبخش نهج البلاغه همچنان برگردن متفكرين و دانشمندان اسلام مانده است.
تنظيم فهرست كامل و كشف المطالب از جمله ابتدائى ترين كارهايى بود كه مى بايست قرنها پيش انجام مى گرفت و هم اكنون نيز با وجود قدمهاى ارزندهاى كه در اين زمينه برداشته شده، به تحقيق بيشتر در اين مورد نيز نيازمنديم. تنظيم موضوعى نهج البلاغه نيز از ضرورىترين كارهايى است كه مى توان در تحقيق و تفهيم نهج البلاغه نقش مؤثر داشته باشد و ما اكنون با تمام نيازى كه بدان احساس مىكنيم، جاى آن را در ميان كارهاى علمى خالى مى بينيم. سيد رضى كلمات امام را در سه بخش خطب و رسائل و حكم تنظيم نموده و سليقه ادبى و جالبى را ارائه داده است؛ ولى اين تنظيم هرگز به صورت غير قابل تغيير نبوده است و بىشك تنظيم موضوعى كلمات امام مىتواند، در بررسى و فهم همه جانبه كلمات و مقاصد امام راه را هموارتر و آسانتر كند، پژوهشگر را كمكى شايان نمايد.
تنظيم موضوعى نهج البلاغه به جز تتبع دقيق و گسترده و طاقتفرسائى كه لازم دارد و اهل فنّ از آن آگاهند، نياز به اطلاع وسيع و احاطه كامل به محتويات يك يك جملات و كلمات دارد كه كار را بر متصدّى آن دشوارتر مىگرداند. با توجه به ضرورى بودن و ناهموار بودن و طاقتفرسا بودن و مشكلات علمى تنظيم موضوعى كتابى همچون نهج البلاغه، مى توان به ارزش كارى كه مؤلف فاضل و دانشمند اين كتاب نفيس انجام داده است، پى برد. نويسنده خود در اينباره مىگويد: «بعد از تفحص جاى نهج البلاغه موضوعى را در تحقيقات علمى خالى ديديم، لذا دست به تنظيم اين كتاب زده و تكميل آن را از درگاه خداوند متعال مسئلت نموديم».
وى اهداف اين كار را اين گونه برمى شمارد:
١- شناخت موضوعات مختلف ذكر شده در نهج البلاغه ٢- شناخت معناى صحيح واژهها و مطالب اسلامى ٣- معرفى برنامه هاى زنده اسلامى و مسائل ديگر او در خصوص روش تنظيم موضوعى نهج البلاغه مى نويسد: به طرق مختلف مى توان كتابى را موضوعى نمود، مثلاً از باب ادبى و فصاحت يا از باب فقهى و شرعى يا استخراج آن به طريق فهرست و غيره. روش موضوعى كردن علوم يا كتب، تاريخ بسيار قديم و كهنى دارد و روش اغلب دانشمندان بوده است. به اعتقاد نويسنده كتاب مستقل حديثى را به دو شيوه مىتوان موضوع بندى نمود:
١- محدود و خام، ٢- نامحدود و متنوّع يا اعمال سليقه. در شيوه اول كه در كتاب حاضر لحاظ شده، استخراج مطالب و موضوعى نمودن به صورت محدود، يعنى تابع لغت، تاريخ، موضوع فقهى، اعتقادات، اخلاق و يا با ذكر افرادى كه در كتاب از آنها به نحوى تعريف يا ذمّ شده است، مى باشد. در اين استخراجها و طبقه بندى موضوعى مطالب، به هيچ سليقه و تفسير و استنباط شخصى مراجعه نشده، بلكه آنچه كه در متن خطبه ها يا نامه ها يا احاديث مندرج است، جداگانه استخراچ گرديده و در يك موضوع مخصوص گنجانيده شده است؛ مثلاً در مورد تقوى غالباً به لغت تقوى و مشتقات از باب «وقى»؛ مانند متقيّن، تقوى، تقى و غير آن مراجعه شده است. يا در مورد مبحث تاريخى صفّين و جهل نيز هيچ استنباط و سليقه اى اعمال نشده كه علمىتر و قابل استفاده تر باشد.
در اين كتاب ابتدا هفت فصل عنوان شده و در هر فصلى موضوعات مربوط به آن آورده شده كه هفت فصل عبارتند از:
١- خداشناسى و توحيد ٢- نبوت و انبياء ٣- عقايد و احكام ۴- امامت و خلافت ۵- تاريخ ۶- اجتماع و سياست و اقتصاد ٧- اخلاق. خواننده گرامى قبل از جستجوى مطالب يا مطالبش در نهج البلاغه، بايد متوجه باشد كه موضوعى را كه در پى بدست آوردن است، در چه بخشى است و به آن بخش مراجعه و مطلب خود را پيدا كند؛ مثلاً مى خواهد در مورد «عدالت خدا»، «صفّين»، «جهاد»، «صفات امام على(علیه السلام)، «سقيفه»، «بيتالمال» تحقيق كند و ببيند كه على(علیه السلام) در نهج البلاغه چه گفته است. عدل الهى را در الهيات، صفّين را در تاريخ، جهاد را در فصل عقائد و احكام، صفات امام را در امامت، سقيفه را در تاريخ و بيتالمال را در اجتماع و اقتصاد خواهد يافت. البته از طريق فهارس آخر كتاب نيز مىتواند، موضوعات خود را بيابد. برخى ويژگى هاى لحاظ شده در اين اثر كه بايد مورد توجه قرار گيرد، عبارت است از:
١- نويسنده تلاش كرده است كه استقراء كاملى در نهج البلاغه انجام دهد و موضوعات ابواب در جاى خود قرار گيرند؛ اما ممكن است با توجه به دشوارى كار و اينكه اولين كار علمى و فنّى او بوده است، موضوعات و مطالبى از دست رفته باشد.
٢- چون يك خطبه يا نامه د ر عين موضوع متفاوت يك همبستگى معنوى نيز دارند، تا حد امكان سعى شده كه جملات كامل و مطالب كامل آن جدا شود و اگر احياناً در بعضى موارد مطالب ديگرى در ضمن خود موضوع آمده، از اين قرار خواهد بود. ٣- در انتخاب هر موضوع سعى شده كه خود مفهوم موضوع و مطالب و عناوين آن را كامل در برداشته باشد و چون موضوعى داراى دو جنبه مثبت و منفى بوده، يعنى حق و باطل، خير و شرّ و غير آن، در اغلب موضوعات، اين مسأله لحاظ شده و منافى با موضوعى كردن دانسته نشده است؛ به عنوان مثال در مفهوم واژه و لغت امام، مفاهيم ١- امامت بر حقّ، ٢- امام بر باطل، ٣- براى قرآن، ۴- شيطان و مفاهيم ديگرى آمده است تا مفهوم واژه امام از نظر لغت و طرز بهكار رفتن آن، امام بر حقّ و امام بر باطل معلوم گردد.
۴- در بعضى از موارد اگر مطالب بطور اشاره يا ناقص و نامفهوم آمده حتماً در باب خودش يا در جاى ديگر به طور كامل آمده است و در اغلب موارد نيز راهنمايى شده و اگر راهنمايى نشده، از مفهوم آن مى توان به باب مخصوص آن مراجعه و مطلب آن را كاملاً دريافت. ۵- حروف رمزى «خ، ك، ح، دعا، حديثه، ر، وص» در ابتداى موضوعات آمده است كه به ترتيب به معناى خطبه ها، كلام حضرت، كلمات قصار، دعاهاى حضرت، حديثى كه سيد رضى آن را تفسير نموده، نامه ها و وصيتها است.
وضعيت كتاب:
متن كتاب از نهج البلاغه معروف به صبحى صالح استفاده شده و شمارههاى ابتداى هر موضوع پس از حروف رمزى، شماره اول اشاره به شماره گذارى صبحى صالح و شماره دوم آن اشاره به نهج البلاغه فيض الاسلام است. فهرست موضوعات به عربى و فارسى در ابتدا و فهرست موضوعات عامه و نيز فهرست اعلام، قبائل و طوائف به ترتيبب حروف الفبا در انتهاى اثر آمده است.
منابع مقاله:
مقدمه و متن كتاب