
اهمیت نهج البلاغه از نگاه اهل سنت
این طور نیست که سید رضی تنها کسی بوده است که نهج البلاغه را جمع آوری کرده است بلکه از این گذشته کتابهاى زیادى قبل از «سیّد رضى» نوشته شده است که بسیارى از محتویات نهج البلاغه یا غالب آنها در آن کتب آمده است و این به خوبى نشان مىدهد که این کلمات قبل از «سیّد رضى» نیز در میان دانشمندان و راویان حدیث و گاه در میان تودههاى مردم مشهور و معروف بوده است و این شهرت مىتواند ما را بىنیاز از اسناد متّصل کند. حتّى بعضى از بزرگان مورّخان نوشتهاند، خطبههاى نهج البلاغه که در میان مردم شهرت داشته بسیار بیش از آن مقدارى بوده است که «سیّد رضى» در نهج البلاغه آورده است و در واقع نهج البلاغه گلچینى از آن خطبههاست.

نهج البلاغه کتابى جاودانه
محمد امين النواوى در اين زمينه بيانى دارد که فشرده اش اين است: «على عليه السلام تمام قرآن را حفظ داشت و بر اسرار آن آگاه بود و قرآن با خون و گوشتش آميخته بود. خواننده مى تواند اين مطلب را در «نهج البلاغه» ببيند و مقدار بهره ورى على را از قرآن لمس کند. قرآن نيز هر انسانى را از حيث پرورش و تهذيب کفايت مى نمايد و تأثيرش به حدى است که «الْکَن زبان» را سخنورى فصيح و افسونگر مى سازد تا چه رسد به مثل على عليه السلام با آن کمال و استعداد که روح خود را پاک ساخته و پشت پا به دنيا زده آئينش را از هر شائبه اى خالص کرده باشد.

حدیث غدیر در منابع روایی اهل سنت
در این هنگام شور و غوغایی در میان مردم افتاد و علی را به این مقام ممتاز تبریک گفتند و از افراد سرشناسی که به او تبریک گفتند، ابوبکر و عمر بودند که این جمله را در حضور جمعیت بر زبان جاری ساختند: «بخ بخ لک یا بن ابی طالب اصبحت و امسیت مولای و مولا کل مومن و مومنه؛ آفرین بر تو باد،ای فرزند ابوطالب!