از خطبه هاى آن حضرت است در بعثت پیامبر و فضل اهل بیت
خداوند پیامبرانش را با مخصوص گرداندن آنان به وحى خود به رسالت برانگیخت، و آنان را حجت خود بر بندگانش قرار داد،
تا عذرى براى مردم به خاطر بستن راههاى عذر به روى آنان نباشد،
پس آنان را با زبان صدق به راه حق دعوت کرد. بدانید که خداوند بندگان را در معرض آزمون قرار داد،
نه به خاطر اینکه به آنچه از اسرار باطنى و اندیشه هاى درونى پنهان کرده بودند آگاه نبود،
بلکه به این علّت که آنان را در بوته آزمایش قرار دهد تا کدامشان عامل بهترین عملند،
آن گاه ثواب در برابر کار نیک، و عقاب در مقابل کار بد قرار گیرد.
کجایند آنان که گمان دارند راسخون در دانشند و ما نیستیم؟ این گمان را با کذب و ستم بر ما برخود داشتند،
از آن رو که خداوند ما را رفعت داد و آنان را پست کرد، و دانش را به ما بخشید و از آنان منع کرد،
و ما را در حریم عنایت وارد و آنان را خارج کرد. به وجود ما هدایت خواسته مى شود، و به برکت ما کوردلى برطرف مى گردد.
بى شک امامان از قریش هستند، که درخت وجودشان در این تیره از خاندان هاشم غرس شده،
این منزلت شایسته دیگران نیست، و والیان دیگر صلاحیت این مقام را ندارند.
از این خطبه است
دنیا را بر همه چیز پیش انداختند و آخرت را پشت سر گذاشتند، آب گوارا را رها کردند و آب گندیده را خوردند.
گویا به فاسقى از آنان نظر مى کنم که همنشین منکَر شده و با آن الفت گرفته،و با بدى همدم و موافق گشته، تا جایى که مویش بر منکَر سپید شده، و اخلاقش با گناه رنگ گرفته،
آن گاه بر مردم هجوم نموده همچون دریاى پر موج که از آنچه غرق کند پروا نکند،
یا همچون آتشى که در گیاه خشک افتد و به آنچه سوزاند اعتنا ننماید.
کجایند عقلهاى روشنى جو از چراغهاى هدایت، و دیده هاى نظرکننده به نشانه هاى تقوا؟!
کجایند قلوبى که به خداوند سپرده شدند، و با آنها بر طاعت حق پیمان بسته شد؟!
این مردم بر متاع دنیا ازدحام کردند، و براى به دست آوردن حرام بر یکدیگر بخل و کینه ورزیدند،
نشانه هاى بهشت و جهنّم براى اینان برافراشته شد، اما روى از بهشت برگرداندند،
و با اعمالشان به آتش روى آوردند، پروردگارشان آنان را دعوت نمود ولى اینان فرار کرده و به حق پشت کردند،
و شیطان آنان را فراخواند و اینان اجابت کرده به او روى آوردند.