اَصْبَحْتُ وَاللّهِ لااُصَدِّقُ قَوْلَكُمْ وَلا اَطْمَعُ فى نَصْرِكُمْ،
وَلا اُوعِدُ الْعَدُوَّ بِكُمْ. ما بالُكُمْ؟ ما دَواؤُكُمْ؟
ما طِبُّكُمُ؟ الْقَوْمُ رِجالٌ اَمْثالُكُمْ. اَقَوْلاً بِغَيْرِ عَمَل؟! وَ غَفْلَةً مِنْ غَيْرِ وَرَع ؟! وَ طَمَعاً فى غَيْرِ حَقٍّ؟!
متن فارسی
از خطبه هاى آن حضرت است پس از برنامه حکمین و تاخت و تاز ضحّاک بن قیس، که در این خطبه به آنچه در اطراف قلمرو حکومتش به وجود آمده اشاره نموده و پیروانش را به ایجاد نظم و صلاح ترغیب فرموده است:
اى مردمى که بدنهاتان با هم، و خواهشهاتان مختلف است!
کلامتان سنگ سخت را مى شکند، و عملتان دشمن را نسبت به شما به طمع مى اندازد.
در مجالس لاف و گزاف مى زنید، و به وقت جنگ فریاد مى کنید: اى جنگ از ما دور شو!
دعوت کسى که شما را بخواند ارزش نیابد، و قلب آن که رنج شما را تحمل کند آسایش ندارد.
بهانه هاى دور از منطق مى آورید، همانند بدهکارى که بى دلیل از طلبکار تمدید مى طلبد.
ذلیل و ترسو ستم را از خود بازنمى دارد، و حق بدون تلاش به دست نمى آید.
از کدام خانه بعد از خانه خود دفاع مى کنید؟ و همراه کدام پیشوا پس از من به جنگ مى روید؟
به خدا قسم فریب خورده کسى است که شما او را فریب داده اید،
و آن که شما بهره او شوید به خدا قسم که به تیر قرعه اى که سهمى ندارد دست یافته،
و آن که به کمک شما تیر انداخت تیرى بى کمان و پیکان پرتاب کرد.
صبح کردم در حالیکه به خدا سوگند نه گفته شما را باور مى کنم،و نه طمعى به یارى شما دارم،
و نه دشمن را از شما مى ترسانم. شما را چه شده؟ دواى دردتان چیست؟
و راه علاجتان کدام است؟ دشمن هم مانند شماست. چرا سخن بدون عمل؟! و غفلت بدون ورع؟! و طمع در غیر حق؟!