در تاريكى، راه خود را به هدايت ما يافتيد و بر قله عزّت و سرورى فرا رفتيد
و از شب سياه گمراهى به سپيده دم هدايت رسيديد.
كر باد، گوشى كه بانگ بلند حق را نشنود،
كه آنكه بانگ بلند را نشنود، آواز نرم چگونه او را بياگاهاند.
هر چه استوارتر باد، آن دل كه پيوسته از خوف خدا لرزان است.
من همواره در انتظار غدر و مكر شما مى بودم و در چهره شما نشانه هاى فريب خوردگان را مى ديدم.
شما در پس پرده دين جاى كرده بوديد و پرده دين بود كه شما را از من مستور مى داشت، ولى صدق نيت من پرده از چهره شما برافكند و قيافه واقعى شما را به من بنمود.
براى هدايت شما بر روى جاده حق ايستادم، در حالى كه، بيراهه هاى ضلالت در هر سو كشيده شده بود و شما سرگردان و گم گشته به هر راهى گام مى نهاديد. تشنه بوديد و، هر چه زمين را مى كنديد به نم آبى نمى رسيديد.
امروز اين زبان بسته را گويا كرده ام، باشد كه حقايق را به شما بگويد.
در پرتگاه غفلت سرنگون شود، انديشه كسى كه به خلاف من ره مى سپرد،
كه من از آن روز كه حق را ديده ام، در آن ترديد نكرده ام.
اگر موسى (علیه السلام) مى ترسيد، بر جان خود نمى ترسيد، بلكه از چيرگى نادانان و گمراهان مى ترسيد.
امروز از ما و شما يكى بر راه حق ايستاده و يكى بر باطل.
آنكه به يافتن آب اطمينان دارد، هرگز، از تشنگى هلاك نمى شود.