263- و في حديثه (عليه السلام):إِنَّ لِلْخُصُومَةِ قُحَماً.
يريد بالقحم المهالک لأنها تقحم أصحابها في المهالک و المتالف في الأکثر فمن ذلک قحمة الأعراب و هو أن تصيبهم السنة فتتعرق أموالهم فذلک تقحمها فيهم و قيل فيه وجه آخر و هو أنها تقحمهم بلاد الريف أي تحوجهم إلى دخول الحضر عند محول البدو.
در حديث اميرالمومنين عليه السلام است که :در دشمنى و نزاع، قحم (يعنى رنج و هلاک شدن) است.
شريف رضى گويد: مقصود اميرالمومنين (عليه السلام) از کلمه قحم موارد هلاک شدن است، و نزاع در بيشتر موارد، کسانى را که در آن قرار دارند، به مهلکه و به جايى که موجب تلف شدن است، مى افگند.
از همين ماده است (ماده قحم) ترکيب قحمه الاعراب که مقصود از آن، اين است که خشکسالى و قحطى دامنگير عربهاى باديه نشين بيابانگرد (اعراب که مفرد آن اعرابى است) بشود و تمام اموالشان از ميان برود که همين معنى، همان مفهوم هجوم آوردن قحطى به ايشان است.
درباره ترکيب مزبور (قحمه الاعراب) وجه ديگرى نيز، گفته شده است و آن اين است که خشکسالى و قحطى آنها را به سرزمينهاى پر آب و گياه مى افکند يعنى هنگام خشکسالى باديه نشينان اين امر، ايشان را به داخل شدن در مکانهاى آباد (ظ- مقصود شهرهاست) محتاج و وادار مى سازد.
Links
[1] https://farsi.balaghah.net/node/8313
[2] https://farsi.balaghah.net/node/8315