3.و في حديثه (عليه السلام) :إِنَّ لِلْخُصُومَةِ قُحَماً .
يريد بالقحم المهالك لأنها تقحم أصحابها في المهالك و المتالف في الأكثر فمن ذلك قحمة الأعراب و هو أن تصيبهم السنة فتتعرق أموالهم فذلك تقحمها فيهم.و قيل فيه وجه آخر و هو أنها تقحمهم بلاد الريف أي تحوجهم إلى دخول الحضر عند محول البدو.
3- در گفتار آن حضرت عليه السّلام است (در زيان زد و خورد)
1- نزاع و زد و خورد را رنجها
ص1204
و نابوديها است (چون اگر شخص در آن كوشيده پافشارى نمايد به معصيت و گناه گرفتار شود، و اگر از آن چشم پوشد و دست بردارد مغلوب و مظلوم گردد، و در هر دو صورت رنج بيند و چنين كس از پرهيزكارى باز مى ماند چنانكه در فرمايش دويست و نودم باين نكته تصريح شده، پس سزاوار آنست كه كارى كند كه نزاع و زد و خورد پيش نيايد. سيّد رضىّ «عليه الرّحمة» فرمايد:) امام عليه السّلام از لفظ قحم نابوديها را اراده نموده است، زيرا زد و خورد بيشتر اوقات اشخاص را بسختيها و نابوديها مى افكند، و (جمله) قحمة الأعراب يعنى سختى باديه نشينان عرب، از آن گرفته شده است، و مراد اينست كه قحطى و خشكسالى ايشان را دريابد بطوريكه دارائيهاى آنان را از بين ببرد و از چارپايانشان باقى نگذارد مگر استخوان بى گوشت كه معنى نابود شدن دارائيهاشان همين است. و در (معنى) قحمة الأعراب جور ديگر هم گفته شده است، و آن اينست كه قحطى و خشكسالى آنها را به رفتن شهرهاى آباد وامى دارد يعنى خشكيدن بيابان (نبودن آب و گياه در آن) ايشان را نيازمند گرداند و وادار نمايد كه بشهر آيند.
Links
[1] https://farsi.balaghah.net/node/8221
[2] https://farsi.balaghah.net/node/8223