[118](1)وَ [قَدْ] تَبِعَ جِنَازَةً فَسَمِعَ رَجُلًا يَضْحَكُ فَقَالَ كَأَنَّ الْمَوْتَ فِيهَا عَلَى غَيْرِنَا كُتِبَ وَ كَأَنَّ الْحَقَّ فِيهَا عَلَى غَيْرِنَا وَجَبَ.
(2)وَ كَأَنَّ الَّذِي نَرَى مِنَ الْأَمْوَاتِ سَفْرٌ عَمَّا قَلِيلٍ إِلَيْنَا رَاجِعُونَ.
(3)نُبَوِّئُهُمْ أَجْدَاثَهُمْ وَ نَأْكُلُ تُرَاثَهُمْ كَأَنَّا مُخَلَّدُونَ بَعْدَهُمْ
(4)ثُمَّ قَدْ نَسِينَا كُلَّ وَاعِظٍ وَ وَاعِظَةٍ وَ رُمِينَا بِكُلِّ فَادِحٍ وَ جَائِحَةٍ.
(5)[طُوبَى لِمَنْ ذَلَّ فِي نَفْسِهِ وَ طَابَ كَسْبُهُ وَ صَلَحَتْ سَرِيرَتُهُ وَ حَسُنَتْ خَلِيقَتُهُ
(6)وَ أَنْفَقَ الْفَضْلَ مِنْ مَالِهِ وَ أَمْسَكَ الْفَضْلَ مِنْ لِسَانِهِ وَ عَزَلَ عَنِ النَّاسِ شَرَّهُ
(7)وَ وَسِعَتْهُ السُّنَّةُ وَ لَمْ يُنْسَبْ إِلَى بِدْعَةٍ]
(8)[قال الرضي رحمه الله تعالى أقول و من الناس من ينسب هذا الكلام إلى رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم] [قال الرضي أقول و من الناس من ينسب هذا الكلام إلى رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم)و كذلك الذي قبله]
(1)حضرت در پی جنازه ای می رفت که شنید مردی می خندند پس فرمود:
(2)گویا مرگ در دنیا غیر ما نوشته شده، و گویا حق در آن به غیر ما واجب شده است، و گویا مرده-هایی که می بینیم به زودی به سوی ما برمی گردند.
(3)آنها را در قبرهاشان جابجا می کنیم، ومیراث آنها را می خوریم، وگویا که ما بعد از ایشان جاودانه هستیم.
(4)سپس هر نوع موعظه و موعظه کننده رافراموش کرده، و به هر بلا و مصیبت گرفتار می شویم.
(5)خوشا به حال هر آنکه در نفس خود رام گشت، و کسبش پاک شد، و باطن خود را اصلاح نمود، و خلق و خویش خوب شد.
(6)و فزونی مال خود را انفاق کند، و فزونی زبان خود را نگهدارد، و شر خود را از مردم بازدارد.
(7)و سنت(روش دین و پیغمبر) به او وسعت و کفایت کند، و به بدعت نسبت داده نشود.
(8)(سید رضی میفرماید): می گویم: بعضی از مردم این سخن را به رسول خدا نسبت داده اند و همچنین سخن پیش از این را.
قبلی [1] بعدی [2]Links
[1] https://farsi.balaghah.net/node/7966
[2] https://farsi.balaghah.net/node/7968