و آن از خطبه هایی است که از حوادث ناگوار آینده خبر می دهد.
سپاس و ستایش خدای اولی را که پیش از هر اولی بوده ، و آخری که پس از هر آخری خواهد بود. با اول بودنش لازم آید که اولی نداشته، و با آخر بودنش لازم آید که آخری نخواهد داشت. و گواهی دهم که خدایی جز خدای یکتا نیست، گواهیی که در آن نهان با آشکار، و دل با زبان هماهنگ است.
ای مردم، مبادا دشمنی با من شما را به سرکشی و ادارد، و نافرمانی من شما را به پرتگاه هلاکت کشاند! و چون خبری از من میشنوید (از روی ناباوری) به یکدیگر چشمک نزنید! سوگند به خدایی که دانه را شکافت و هر جاندار را آفرید آنچه به شما خبر می دهم از پیامبر امی زیبایی فراگرفته ام، نه آن ابلاغ کننده دروغ فرموده، و نه این شنونده غلط شنوده.
گویی به فتنه گرگمراه کننده ای می نگرم که در شام نعره کشیده، و پرچم هایش را در نواحی کوفه بر زمین کوبیده. پس همین که دهانش بگشاید، و دهنه اش محکم گردد، و گامش در زمین استوار ماند، فتنه فرزندان خود را به دندان گاز گیرد، و امواج جنگ بخروشد، و چهره ی عبوس روزها و زخم های چرکین شب ها پدیدار گردد.
و همین که کشته اش سبز شود، و میوه اش برسد، و فریاد هیجانش بلند شود، و برق تیغهایش بدرخشد، پرچم فتنه های کور افراشته شده و چون شب تار و دریای خروشان روی آورند.
اوضاع همینگونه باشد، و چه صداهای وحشتناکی که گوش کوفه را بخراشد، و توفان های سخت آشوبی که بر آن بوزدا و به همین زودی سران فتنه با یکدیگر سرشاخ شوند؛ آن که ایستاده در و شود، و درو شده پایمال گردد!