از یک خطبه ی آن حضرت هنگامی که خبر بیعت شکنان جمل به او رسید در این خطبه کار آنان را نکوهش می کند و آنان را مسئول خون عثمان می شمارد و تهدید به جنگ می کند
نکوهش بیعت شکنان
به هوش باشید !شیطان حزب خود را بسیج کرده وسپاهش را از هر سو فراهم آورده ، تا بیداد گری به جایگاهش وباطل به خاستگاهش باز گردد.
به خدا سوگند اینان نا شایسته ای در من سراغ ندارند تا آن را بهانه سازند ، ومیان من وخود انصاف ندادند.
خون عثمان
آنان حقی را می طلبند که خود ترک آن کرده اند ، و از خونی دم می زنند (خون عثمان)که خود بر زمین ریخته اند.
اگر در ریختن این خون همدست آنان بوده ام آنان نیز در این کار سهیم اند، و اگر بدون دخالت من عهده دار آن بوده اند پیگردی جز بر خود آنان نیست و بزرگترین دلیلشان بر ضد خود آنهاست .
تهدید به جنگ
از مادری شیر می دوشند که فرزندش را از شیر گرفته وپستانش خشکیده ، وبدعتی را زنده می دارند که مرده و از میان رفته . وه ، چه دعوت کننده ی زیانکاری ! که را دعو ت می کنند ؟ وبه چه کاری پاسخش می دهند ؟ من به این دلخوشم که حجت خدا برآنان تمام است وخدا از حال آنها آگاه است. اگر سر تافتند دم شمشیر حواله ی آنان می کنم ؛ وهمین درمان باطل و داور حق است و بس.
از این در شگفتم که مرا پیام داده اند که به میدان نبرد بیرون شوم وبه ضرب شمشیر ها تن دهم ! مادر به عزایشان بنشیند ، من نه آنم که به جنگ تهدیدم کنند و از ضرب شمشیربه هراسم افکنند .من به پروردگار خود باور دارم،وشبهه ای در دین خود ندارم (از این رو هرگز جنگ وشهادت نمی هراسم).