190- وَ قَالَ (عليه السلام): إِنَّمَا الْمَرْءُ فِي الدُّنْيا غَرَضٌ تَنْتَضِلُ فِيهِ الْمَنَايا وَ نَهْبٌ تُبَادِرُهُ الْمَصَائِبُ وَ مَعَ کلِّ جُرْعَةٍ شَرَقٌ وَ فِي کلِّ أَکلَةٍ غَصَصٌ وَ لَا ينَالُ الْعَبْدُ نِعْمَةً إِلَّا بِفِرَاقِ أُخْرَى وَ لَا يسْتَقْبِلُ يوْماً مِنْ عُمُرِهِ إِلَّا بِفِرَاقِ آخَرَ مِنْ أَجَلِهِ فَنَحْنُ أَعْوَانُ الْمَنُونِ وَ أَنْفُسُنَا نَصْبُ الْحُتُوفِ فَمِنْ أَينَ نَرْجُو الْبَقَاءَ وَ هَذَا اللَّيلُ وَ النَّهَارُ لَمْ يرْفَعَا مِنْ شَيءٍ شَرَفاً إِلَّا أَسْرَعَا الْکرَّةَ فِي هَدْمِ مَا بَنَيا وَ تَفْرِيقِ مَا جَمَعَا.
اميرالمومنين (عليه السلام) فرمود: همانا انسان در دنيا، هدف و نشانه اى است که تيرهاى مرگ به طرف او پرتاب مى شود و در وى نفوذ مى کند و همچون چپاول شده اى است که مصيبتها و رنجها به سوى او پيشدستى و شتاب مى نمايند، با هر جرعه آبى که مى نوشد، گلوگير مى گردد و هر لقمه نانى که مى خورد در گلويش مى ماند (با هر لذتى، رنجى همراه است) بنده خدا به نعمتى نمى رسد، جز با جدا شذن نعمتى از او در برابر يک روز از شمار عمرش قرار نمى گيرد، مگر با از ميان رفتن روزى ديگر از مدت عمر او، بنابراين ما ياران مرگ هستيم (زيرا با هر گامى و هر نفسى مرگ را به خود نزديک مى سازيم) و جانهاى ما در برابر مرگهاست، پس ما از کجا و چگونه مى توانيم به بقاى خود اميد داشته باشيم در حالى که اين شب و روز هيچ بنايى را بالا نبردند، جز اينکه در ويران ساختن آنچه بنا کرده بودند و در پراکنده ساختن هر چه گرد آورده بودند، شتاب کردند و به آن هجوم آوردند.
قبلی [1] بعدی [2]Links
[1] https://farsi.balaghah.net/node/5726
[2] https://farsi.balaghah.net/node/5728