«855»
(12) (و من وصية له ( عليه السلام )) لمعقل ابن قيس الرياحي حين أنفذه إلى الشام في ثلاثة آلاف مقدمة له
«856»
اتَّقِ اللَّهَ الَّذِي لَا بُدَّ لَكَ مِنْ لِقَائِهِ وَ لَا مُنْتَهَى لَكَ دُونَهُ وَ لَا تُقَاتِلَنَّ إِلَّا مَنْ قَاتَلَكَ وَ سِرِ الْبَرْدَيْنِ وَ غَوِّرْ بِالنَّاسِ وَ رَفِّهْ فِي السَّيْرِ وَ لَا تَسِرْ أَوَّلَ اللَّيْلِ فَإِنَّ اللَّهَ جَعَلَهُ سَكَناً وَ قَدَّرَهُ مُقَاماً لَا ظَعْناً فَأَرِحْ فِيهِ بَدَنَكَ وَ رَوِّحْ ظَهْرَكَ فَإِذَا وَقَفْتَ حِينَ يَنْبَطِحُ السَّحَرُ أَوْ حِينَ يَنْفَجِرُ الْفَجْرُ فَسِرْ عَلَى بَرَكَةِ اللَّهِ فَإِذَا لَقِيتَ الْعَدُوَّ فَقِفْ مِنْ أَصْحَابِكَ وَسَطاً وَ لَا تَدْنُ مِنَ الْقَوْمِ دُنُوَّ مَنْ يُرِيدُ أَنْ يُنْشِبَ الْحَرْبَ وَ لَا تَبَاعَدْ عَنْهُمْ تَبَاعُدَ مَنْ يَهَابُ الْبَأْسَ حَتَّى يَأْتِيَكَ أَمْرِي وَ لَا يَحْمِلَنَّكُمُ شَنَآنُهُمْ عَلَى قِتَالِهِمْ قَبْلَ دُعَائِهِمْ وَ الْإِعْذَارِ إِلَيْهِمْ .
ص856
از وصيّتهاى آن حضرت عليه السّلام است بمعقل ابن قيس رياحىّ
(كه از ياران و شيعيان آن بزرگوار بوده) هنگامي كه او را (از مدائن) با سه هزار تن بسوى (لشگر) شام فرستاده كه جلودار (سپاهيان) آن حضرت باشد (و در آن روش جنگ با دشمن را باو مى آموزد): 1 بترس از خداوندى كه ترا چاره اى نيست جز ملاقات (پاداش و كيفر) او، و ترا غير از او پايانى نمى باشد (چون سر و كار تو جز با او نيست، پس براى رضاء و خوشنودى او جهاد كن و ترس و بيم بخود راه نداده از كشته شدن در راه او باكى نداشته باش) 2 و جنگ مكن مگر با كسيكه با تو بجنگد (زيرا جنگ با كسيكه نمى جنگد ستم است و شخص متّقى و پرهيزكار ظلم بكسى روا ندارد) و در بامداد و پسين كه هواء خنك است راه پيمايى كن، و در وسط روز (كه هواء گرم است) مردم را (براى استراحت و آسايش) باز دارد و آهسته بران (شتاب مكن تا ناتوانان همراه توانايان بيايند) و در اوّل
ص857
شب راه مرو كه خداوند آنرا (براى) آرامش و استراحت و آسودگى قرار داده نه كوچ كردن (چنانكه در قرآن كريم س 10 ى 67 مى فرمايد: هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ اللَّيْلَ لِتَسْكُنُوا فِيهِ وَ النَّهارَ مُبْصِراً، إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَسْمَعُونَ يعنى او است خداوندى كه شب را براى شما بيافريد تا در آن آرامش يابيد، و روز را روشن «تا بانجام نيازمنديها بپردازيد» و در آفرينش شب و روز براى گروهى كه «سخنان حقّ را» مى شنوند نشانه ها «ى توحيد و يگانگى حقّ تعالى» است) پس در اوّل شب تن و مركبت را آسوده گذار، و چون پى بردى هنگامى را كه سحر (پيش از بامداد) هويدا مى گردد، يا هنگامى كه بامداد آشكار ميشود با بركت و نيكبختى كه از جانب خدا مى رسد روانه شو، 3 و هر گاه با دشمن روبرو شدى ميانه لشگر خود بايست و به دشمنان نزديك مشو مانند نزديك شدن كسيكه مى خواهد جنگ برپا كند، و از آنان دور مشو همچون دور شدن كسيكه از جنگ مى ترسد تا آنكه فرمان من بتو برسد (زيرا شروع بجنگ پيش از رسيدن فرمان شايد شايسته نبوده زيان آن بيش از سودش باشد، و دور شدن هم موجب دليرى حريف گردد) 4 و بايد پيش از خواندن آنان (را براه حقّ) و حجّت تمام كردن كينه و دشمنى شما را بجنگ با ايشان وادار نسازد (زيرا جنگ از روى كينه و دشمنى براى هوا و هوس است نه اطاعت و فرمانبرى از خداوند، پس در اين صورت اگر كسى كشته شود يا ديگرى را بكشد گناهكار و معذّب است).
قبلی [1] بعدی [2]Links
[1] https://farsi.balaghah.net/node/480
[2] https://farsi.balaghah.net/node/482