92- و من كلام له (عليه السلام) لما أراده الناس على البيعة بعد قتل عثمان :
دَعُونِي وَ الْتَمِسُوا غَيْرِي فَإِنَّا مُسْتَقْبِلُونَ أَمْراً لَهُ وُجُوهٌ وَ أَلْوَانٌ لَا تَقُومُ لَهُ الْقُلُوبُ وَ لَا تَثْبُتُ عَلَيْهِ الْعُقُولُ وَ إِنَّ الْآفَاقَ قَدْ أَغَامَتْ وَ الْمَحَجَّةَ قَدْ تَنَكَّرَتْ. وَ اعْلَمُوا أَنِّي إِنْ أَجَبْتُكُمْ رَكِبْتُ بِكُمْ مَا أَعْلَمُ وَ لَمْ أُصْغِ إِلَى قَوْلِ الْقَائِلِ وَ عَتْبِ الْعَاتِبِ وَ إِنْ تَرَكْتُمُونِي فَأَنَا كَأَحَدِكُمْ وَ لَعَلِّي أَسْمَعُكُمْ وَ أَطْوَعُكُمْ لِمَنْ وَلَّيْتُمُوهُ أَمْرَكُمْ وَ أَنَا لَكُمْ وَزِيراً خَيْرٌ لَكُمْ مِنِّي أَمِيراً.
(پس از قتل عثمان آنگاه كه مردم هجوم آوردند تا با امام على عليه السّلام بيعت كنند، در روز جمعه 25.ذى الحجّه سال 35.هجرى در مدينه فرمود):
مرا واگذاريد و ديگرى را به دست آريد، زيرا ما به استقبال حوادث و امورى مى رويم كه رنگارنگ و فتنه آميز است، و چهره هاى گوناگون دارد و دل ها بر اين بيعت ثابت و عقل ها بر اين پيمان استوار نمى ماند، چهره افق حقيقت را (در دوران خلافت سه خليفه) ابرهاى تيره فساد گرفته، و راه مستقيم حق ناشناخته ماند. آگاه باشيد، اگر دعوت شما را بپذيرم، بر أساس آنچه كه مى دانم با شما رفتار مى كنم و به گفتار اين و آن، و سر زنش سرزنش كنندگان گوش فرا نمى دهم. اگر مرا رها كنيد چون يكى از شما هستم كه شايد شنواتر، و مطيع تر از شما نسبت به رييس حكومت باشم، در حالى كه من وزير و مشاورتان باشم بهتر است كه امير و رهبر شما گردم.
Links
[1] https://farsi.balaghah.net/node/2949
[2] https://farsi.balaghah.net/node/2955