علم دو گونه است: علم فطرى و علم اكتسابي؛ اگر هماهنگ با علم فطري نباشد سودمند نخواهد بود.
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت

خانه  >   ترجمه ( عبدالمحمد آیتی)  >  اهمیت زکات ( حکمت شماره 6 )

خطبـه ها
نامـــه ها
حکمت ها
غرائب الکلم

متن عربی

6.و في حديثه ( عليه السلام  )إِنَّ الرَّجُلَ إِذَا كَانَ لَهُ الدَّيْنُ.

الظَّنُونُ يَجِبُ عَلَيْهِ أَنْ يُزَكِّيَهُ لِمَا مَضَى إِذَا قَبَضَهُ

فالظنون الذي لا يعلم صاحبه أ يقبضه من الذي هو عليه أم لا فكأنه الذي يظن به فمرة يرجوه و مرة لا يرجوه و هو من أفصح الكلام و كذلك كل أمر تطلبه و لا تدري على أي شي ء أنت منه فهو ظنون

و على ذلك قول الأعشى

 ما يجعل الجد الظنون الذي      جنب صوب اللجب الماطر

 مثل الفراتي إذا ما طما           يقذف بالبوصي و الماهر

و الجد البئر العادية في الصحراء و الظنون التي لا يعلم هل فيها ماء أم لا


متن فارسی

 و در حديثى از آن حضرت (علیه السلام) آمده است: هرگاه كسى را «دين الظنون» باشد، بايد هنگامى كه آن را مى ستاند زكاتش را بده.

«الظنون» دينى است كه صاحب آن نمى داند آن را از بدهكار گرفته است يا نه ولى به آن گمان دارد. گاه اميدوار است به گرفتن آن و گاه نااميد از ستاندنش و اين از فصيحترين سخنان است. همچنين است، هر كارى كه تو آن را مى طلبى و نمى دانى به آن خواهى رسيد، يا نه. اين را هم ظنون گويند.

و در اين معنى است قول اعشى:

         ما يجعل الجدّ الظنون الذى        جنب صوب اللّجب الماطر

         مثل الفراتى اذا ما طما            يقذف بالبوصى و الماهر

«چه نسبت است چاهى را كه ندانى در آن آب هست يا نه، دور از ريزش پر صداى باران با رودى، كه چون طغيان كند، كشتى و شناگر را از پاى در آورد»

«الجدّ» به معنى چاه است و «الظنون» چاهى است كه ندانى در آن آب هست يا نه.

قبلی بعدی