(عبدالله بن عباس در مسئله اى نظر داد كه امام آن را قبول نداشت و فرمود) بر تو است كه رأى خود را به من بگويى، و من باى پيرامون آن بينديشم ، آنگاه اگر خلاقى نظر تو فرمان دادم بايد اطاعت كني!
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت

خانه  >   ترجمه (سید جعفر شهیدی)  >  پيامبر و فضيلت خويش ( خطبه شماره 104 )

خطبـه ها
نامـــه ها
حکمت ها
غرائب الکلم
برای دسترسی سریع به نامه مورد نظر، شماره نامه را وارد کنید
برای دسترسی سریع به حکمت مورد نظر، شماره حکمت را وارد کنید

متن عربی

104-  و من خطبة له ( عليه السلام ) :
أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ بَعَثَ مُحَمَّداً ( صلى الله عليه وآله ) وَ لَيْسَ أَحَدٌ مِنَ الْعَرَبِ يَقْرَأُ كِتَاباً وَ لَا يَدَّعِي نُبُوَّةً وَ لَا وَحْياً فَقَاتَلَ بِمَنْ أَطَاعَهُ مَنْ عَصَاهُ يَسُوقُهُمْ إِلَى مَنْجَاتِهِمْ وَ يُبَادِرُ بِهِمُ السَّاعَةَ أَنْ تَنْزِلَ بِهِمْ يَحْسِرُ الْحَسِيرُ وَ يَقِفُ الْكَسِيرُ فَيُقِيمُ عَلَيْهِ حَتَّى يُلْحِقَهُ غَايَتَهُ إِلَّا هَالِكاً لَا خَيْرَ فِيهِ حَتَّى أَرَاهُمْ مَنْجَاتَهُمْ وَ بَوَّأَهُمْ مَحَلَّتَهُمْ فَاسْتَدَارَتْ رَحَاهُمْ وَ اسْتَقَامَتْ قَنَاتُهُمْ وَ ايْمُ اللَّهِ لَقَدْ كُنْتُ مِنْ سَاقَتِهَا حَتَّى تَوَلَّتْ بِحَذَافِيرِهَا وَ اسْتَوْسَقَتْ فِي قِيَادِهَا مَا ضَعُفْتُ وَ لَا جَبُنْتُ وَ لَا خُنْتُ وَ لَا وَهَنْتُ وَ ايْمُ اللَّهِ لَأَبْقُرَنَّ الْبَاطِلَ حَتَّى أُخْرِجَ الْحَقَّ مِنْ خَاصِرَتِهِ .
قال السيد الشريف الرضي : و قد تقدم مختار هذه الخطبة إلا أنني وجدتها في هذه الرواية على خلاف ما سبق من زيادة و نقصان فأوجبت الحال إثباتها ثانية .


متن فارسی

همانا خداوند سبحان، محمد (صلی الله علیه وآله) را برانگيخت، و از عرب كسى كتابى نخوانده بود، و دعوى پيامبرى و وحى نكرده. بيارى كسانى كه فرمان وى را مى بردند، با آنان كه راه نافرمانى او مى سپردند پيكار كرد  تا به راه راستشان درآورد . آنان را به سوى رستگارى راند، و پيش از آنكه قيامت رسد از گمراهى شان رهاند: كوته فكرى در شناخت خدا درمانده، و شكسته عزيمتى راه به حق نبرده. پيامبر او را برخيزاند و در راه كشاند، و بدان جا كه بايدش راند  جز كسى كه طريق هلاكت مى پيمود، و در او خيرى نبود  تا آن گاه كه به سر منزل نجاتشان رساند، و در جايى كه بايستشان نشاند. آسياى زندگى شان چرخيد، و كارشان راست گرديد. به خدا سوگند، من در دنباله آن سپاه بودم تا يكباره پشت كرد، و سر به حكم اسلام درآورد. نه سست شده ام نه ترسانم، نه خيانت كرده ام، نه ناتوانم. به خدا سوگند، درون باطل را چاك مى زنم تا حق را از تهى گاه آن بيرون كنم.
و گزيده آن پيش از اين نوشته شد كه در روايت با اين خطبه يكسان نيست.

قبلی بعدی