متن عربی
18- و من كلام له ( عليه السلام ) في ذم اختلاف العلماء في الفتيا و فيه يذم أهل الرأي و يكل أمر الحكم في أمور الدين للقرآن :
ذم أهل الرأي
تَرِدُ عَلَى أَحَدِهِمُ الْقَضِيَّةُ فِي حُكْمٍ مِنَ الْأَحْكَامِ فَيَحْكُمُ فِيهَا بِرَأْيِهِ ثُمَّ تَرِدُ تِلْكَ الْقَضِيَّةُ بِعَيْنِهَا عَلَى غَيْرِهِ فَيَحْكُمُ فِيهَا بِخِلَافِ قَوْلِهِ ثُمَّ يَجْتَمِعُ الْقُضَاةُ بِذَلِكَ عِنْدَ الْإِمَامِ الَّذِي اسْتَقْضَاهُمْ فَيُصَوِّبُ آرَاءَهُمْ جَمِيعاً وَ إِلَهُهُمْ وَاحِدٌ وَ نَبِيُّهُمْ وَاحِدٌ وَ كِتَابُهُمْ وَاحِدٌ
ص : (61)
أَ فَأَمَرَهُمُ اللَّهُ سُبْحَانَهُ بِالِاخْتِلَافِ فَأَطَاعُوهُ أَمْ نَهَاهُمْ عَنْهُ فَعَصَوْهُ .
الحكم للقرآن
أَمْ أَنْزَلَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ دِيناً نَاقِصاً فَاسْتَعَانَ بِهِمْ عَلَى إِتْمَامِهِ أَمْ كَانُوا شُرَكَاءَ لَهُ فَلَهُمْ أَنْ يَقُولُوا وَ عَلَيْهِ أَنْ يَرْضَى أَمْ أَنْزَلَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ دِيناً تَامّاً فَقَصَّرَ الرَّسُولُ ( صلى الله عليه وآله ) عَنْ تَبْلِيغِهِ وَ أَدَائِهِ وَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ يَقُولُ ما فَرَّطْنا فِي الْكِتابِ مِنْ شَيْءٍ وَ فِيهِ تِبْيَانٌ لِكُلِّ شَيْءٍ وَ ذَكَرَ أَنَّ الْكِتَابَ يُصَدِّقُ بَعْضُهُ بَعْضاً وَ أَنَّهُ لَا اخْتِلَافَ فِيهِ فَقَالَ سُبْحَانَهُ وَ لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلافاً كَثِيراً وَ إِنَّ الْقُرْآنَ ظَاهِرُهُ أَنِيقٌ وَ بَاطِنُهُ عَمِيقٌ لَا تَفْنَى عَجَائِبُهُ وَ لَا تَنْقَضِي غَرَائِبُهُ وَ لَا تُكْشَفُ الظُّلُمَاتُ إِلَّا بِهِ .
متن فارسی
ص 56
امام عليه السلام در بدگوئى از اختلاف علماء در فتوى چنين مى گويد: يك موضوع به يكى از آنان داده مى شود كه حكم آن را صادر كند و او نظر خود را مى دهد عين همين موضوع به يكى ديگر از اهل علم داده مى شود و دومى حكمى صادر مى كند كه بر خلاف حكم اولى است. سپس هر دو براى حل اختلاف پيش امامى كه آنان را به قضاوت گمارده است مى روند و امام نظر هر دو را تأييد مى كند. خداى آنان يكى، پيامبرشان يكى و قرآن آنان هم يكى است اما در حكم اختلاف دارند. آيا خدا دستور داده اختلاف پيدا كنند و آنان به فرمان خدا گوش داده اند و يا اين كه به آنان دستور داده كه اختلاف نداشته باشند و آنان با خدا مخالفت كرده اند و يا اين كه خدا دينى ناقص فرستاده و براى تكميل آن از اينان كمك خواسته است و يا اين كه اينها در قانونگذارى شريك خدا هستند و بايد دستور صادر كنند و خدا قبول كند و يا اين كه خدا دين كاملى فرو فرستاده ولى رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله در بيان و اداى وظيفه كوتاهى كرده است در صورتى كه در قرآن فرموده است:
ص 57
«در قرآن كوچكترين مطلبى فرو گذار نشده است» «در قرآن بيان هر مطلبى وجود دارد» و باز توضيح داده كه قرآن اختلافى ندارد و مطالب آن با يكديگر هماهنگ است: «اگر قرآن از طرف غير خدا صادر شده بود اختلاف فراوانى در آن وجود داشت.» بدون ترديد قرآن ظاهرى شگفت آور و باطنى عميق دارد مطالب اعجاب انگيزش پايان پذير نيست و مطالب حساس آن هميشه مسئله روز است و فقط به وسيله قرآن مشكلات حل خواهد شد و گمراهى ها برطرف خواهد گرديد.