استوارى رأى با كسى است كه قدرت و دارايى دارد، با روى آوردن قدرت، روى آورد، و با پشت كردن آن روى بر تابد.
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت

خانه  >   ترجمه ( عمران علیزاده)  >  مهیا شدن برای جنگ اهل شام ( خطبه شماره 43 )

خطبـه ها
نامـــه ها
حکمت ها
غرائب الکلم
برای دسترسی سریع به حکمت مورد نظر، شماره حکمت را وارد کنید

متن عربی

43.و من كلام له  (علیه السلام):و قد أشار عليه أصحابه بالاستعداد لحرب أهل الشام بعد إرساله جرير بن عبد الله البجلي إلى معاوية و لم ينزل معاوية على بيعته‏

(1)إِنَّ اسْتِعْدَادِي لِحَرْبِ أَهْلِ الشَّامِ وَ جَرِيرٌ عِنْدَهُمْ إِغْلَاقٌ لِلشَّامِ

(2)وَ صَرْفٌ لِأَهْلِهِ عَنْ خَيْرٍ إِنْ أَرَادُوهُ

(3)وَ لَكِنْ قَدْ وَقَّتُّ لِجَرِيرٍ وَقْتاً لَا يُقِيمُ بَعْدَهُ إِلَّا مَخْدُوعاً أَوْ عَاصِياً (4)وَ الرَّأْيُ عِنْدِي مَعَ الْأَنَاةِ فَأَرْوِدُوا

(5)وَ لَا أَكْرَهُ لَكُمُ الْإِعْدَادَ

(6)وَ لَقَدْ ضَرَبْتُ أَنْفَ هَذَا الْأَمْرِ وَ عَيْنَهُ وَ قَلَّبْتُ ظَهْرَهُ وَ بَطْنَهُ

(7) فَلَمْ أَرَ لِي فِيهِ إِلَّا الْقِتَالَ أَوِ الْكُفْرَ بِمَا جَاءَ [بِهِ‏] مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله و سلم)

(8)إِنَّهُ قَدْ كَانَ عَلَى الْأُمَّةِ وَالٍ أَحْدَثَ أَحْدَاثاً

(9) وَ أَوْجَدَ النَّاسَ مَقَالًا

(10)فَقَالُوا ثُمَّ نَقَمُوا فَغَيَّرُوا.


متن فارسی

از سخنان آن حضرت است در موقعی که اصحاب امام پیشنهاد می کردند که آماده جنگ با اهل شام شود بعد آنکه ان بزرگوار جریر بن عبدالله بجلی را جهت دعوت معاویه به شام فرستاده بود- معاویه هم امروز و فردا نموده و او را سرگرم کرده تهیه سپاه برای جنگ با امام می نمود.

(1)مهیا شدن من برای جنگ اهل شام در حالی  جریر نزد ایشان است باعث بستن در بر روی اهل شام است.

(2)و باعث منصرف نمودن اهل شام از خیر(بیعت) است اگر قصد انرا داشته باشند.

(3)ولی برای جریر وقتی معین نموده ام که پس از پایان یافتن آن نزد آنها نمی ماند مگر اینکه فریب خورده باشد، یا نافرمانی کند.

(4)رای و نظر من در صبر و حوصله کردن است پس مدارا کنید، ارواد: مدارا کردن.

(5)برای شما هم آماده شدن برای جنگ را بد و ناپسند نمی دانم (شما هم خود را برای جنگ احتمالی آماده کنید).

(6)و من بینی و چشم این کار را زدم و پشت و شکم انرا زیر و رو نمودم یعنی در همه جوانب این کار فکر نمودم و دقت کردم.

(7)برای خود چاره ای ندیدک جز جنگیدن و یا کافر شدن به آنچه حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) آورده است(چون سازش یا معاویه کفر و محو اسلام است).

(8)پیش از من بر این امت حاکمی بود(منظور عثمان است) در جامعه اسلام خوادث زیاد و بدعتهای ناروا احداث نمود: از قبیل حیف و میل بیت المال، دادن فرمانداریها به قوم خود، زند عمار یاسر و عبدلله بن مسعود تبعید ابوذر و بی اعتنایی به احکام اسلام.

(9)و برای مردم جای گفتگو و اعتراض ایجاد نمود(مسلمانا را گرفتار اختلاف نمود).

(10)پس گفتند سپس اعتراض کردند پس تغییر دادن(اول در بین مردم ازبدعتهای عثمان سخن گفتند، سپس از شهرها به مدینه آمده به خود عثمان اعتراض کردند، چون به اعتراض و شکایات مردم گوش نداد، او را کشته وضع جامعه را تغییر دادن، بنابراین امام در قتل عثمان دخالت نداشته است).

قبلی بعدی