(عبدالله بن عباس در مسئله اى نظر داد كه امام آن را قبول نداشت و فرمود) بر تو است كه رأى خود را به من بگويى، و من باى پيرامون آن بينديشم ، آنگاه اگر خلاقى نظر تو فرمان دادم بايد اطاعت كني!
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت

خانه  >   ترجمه ( مصطفی زمانی)  >  راه سخن گفتن با دشمن ( نامه شماره 55 )

خطبـه ها
نامـــه ها
حکمت ها
غرائب الکلم
برای دسترسی سریع به نامه مورد نظر، شماره نامه را وارد کنید
برای دسترسی سریع به حکمت مورد نظر، شماره حکمت را وارد کنید

متن عربی

55-  و من كتاب له (عليه السلام) إلى معاوية :
أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ قَدْ جَعَلَ الدُّنْيَا لِمَا بَعْدَهَا وَ ابْتَلَى فِيهَا أَهْلَهَا لِيَعْلَمَ أَيُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا وَ لَسْنَا لِلدُّنْيَا خُلِقْنَا وَ لَا بِالسَّعْيِ فِيهَا أُمِرْنَا وَ إِنَّمَا وُضِعْنَا فِيهَا لِنُبْتَلَي بِهَا وَ قَدِ ابْتَلَانِي اللَّهُ بِكَ وَ ابْتَلَاكَ بِي فَجَعَلَ أَحَدَنَا حُجَّةً عَلَى الْآخَرِ فَعَدَوْتَ عَلَى الدُّنْيَا بِتَأْوِيلِ الْقُرْآنِ فَطَلَبْتَنِي بِمَا لَمْ تَجْنِ يَدِي وَ لَا لِسَانِي وَ عَصَيْتَهُ أَنْتَ وَ أَهْلُ الشَّامِ بِي وَ أَلَّبَ عَالِمُكُمْ جَاهِلَكُمْ وَ قَائِمُكُمْ قَاعِدَكُمْ فَاتَّقِ اللَّهَ فِي نَفْسِكَ وَ نَازِعِ الشَّيْطَانَ قِيَادَكَ وَ اصْرِفْ إِلَى الْآخِرَةِ وَجْهَكَ فَهِيَ طَرِيقُنَا وَ طَرِيقُكَ وَ احْذَرْ أَنْ يُصِيبَكَ اللَّهُ مِنْهُ بِعَاجِلِ قَارِعَةٍ تَمَسُّ الْأَصْلَ وَ تَقْطَعُ الدَّابِرَ فَإِنِّي أُولِي لَكَ بِاللَّهِ أَلِيَّةً غَيْرَ فَاجِرَةٍ لَئِنْ جَمَعَتْنِي وَ إِيَّاكَ جَوَامِعُ الْأَقْدَارِ لَا أَزَالُ بِبَاحَتِكَ حَتَّى يَحْكُمَ اللَّهُ بَيْنَنا وَ هُوَ خَيْرُ الْحاكِمِينَ .


متن فارسی

ص   803
امام عليه السلام در نامه خود به معاويه چنين نوشت:

پس از حمد خدا جاى ترديد نيست كه خداى عزيز دنيا را براى رسيدن به پس از آن (قيامت) خلق كرده است و خلق دنيا را در اين جهان در جريان آزمايش قرار داده تا آگهى پيدا كند چه كسى بهتر انجام وظيفه ميكند.
ما نه براى دنيا خلق شده ايم و نه براى كوشش در آن دستور يافته ايم. در دنيا قرار گرفته ايم كه با آن آزمايش شويم خدا مرا بسبب تو آزمايش ميكند و تو را وسيله من، يكى از ما دو نفر را دليل و حجّت ديگرى قرار داده است. تو با تغيير و تفسير قرآن (مطابق ميل خود) در جستجوى دنيا هستى و از من موضوعى را مطالبه ميكنى كه دست و زبان من با آن هيچ ارتباطى نداشته است (قتل عثمان). تو و مردم شام آن حادثه را بمن بسته ايد و دانشمندان شما نادانان را و
ص   804
ميانداران اجتماع شما گوشه نشين ها را به اين مطلب (قتل عثمان بدست من) تحريك مي كنند. خدا را در كالبد خود در نظر بياور و از او بترس و مهار خود را از چنگ شيطان بيرون بياور و بقيامت توجه كن كه قيامت راه من و توست. با اين تهمتى كه بمن مى زنى از خدا بترس كه ببلائى خطرناك گرفتار شوى كه ريشه ات را در آورد و دودمانت را نابود سازد.
بخداى خود سوگندى صحيح ياد ميكنم كه اگر حوادث روزگار من و تو را در پيشگاه عدل الهى قرار داد دست از سر تو بر ندارم «تا خدائى كه بهترين قضاوت-  كنندگان است ميان من و تو قضاوت كند.»

قبلی بعدی