خداى سبحان طاعت را غنيمت زيركان قرار داد آنگاه كه مردم ناتوان ، كوتاهى كنند.
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت

خانه  >   ترجمه ( عمران علیزاده)  >  درباره خوارج نهروان ( خطبه شماره 125 )

خطبـه ها
نامـــه ها
حکمت ها
غرائب الکلم
برای دسترسی سریع به حکمت مورد نظر، شماره حکمت را وارد کنید

متن عربی

125 .و من كلام له  (علیه السلام):في التحكيم و ذلك بعد سماعه لأمر الحكمين‏

(1)إِنَّا لَمْ نُحَكِّمِ الرِّجَالَ وَ إِنَّمَا حَكَّمْنَا الْقُرْآنَ

(2)هَذَا الْقُرْآنُ إِنَّمَا هُوَ خَطٌّ مَسْطُورٌ بَيْنَ الدَّفَّتَيْنِ

(3)لَا يَنْطِقُ بِلِسَانٍ وَ لَا بُدَّ لَهُ مِنْ تَرْجُمَانٍ وَ إِنَّمَا يَنْطِقُ عَنْهُ الرِّجَالُ

(4)وَ لَمَّا دَعَانَا الْقَوْمُ إلَى أَنْ نُحَكِّمَ بَيْنَنَا الْقُرْآنَ لَمْ نَكُنِ الْفَرِيقَ الْمُتَوَلِّيَ عَنْ كِتَابِ اللَّهِ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى

(5)وَ قَدْ قَالَ اللَّهُ [تَعَالَى عَزَّ مِنْ قَائِلٍ‏] سُبْحَانَهُ‏ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فِي شَيْ‏ءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ‏

(6)فَرَدُّهُ إِلَى اللَّهِ أَنْ نَحْكُمَ بِكِتَابِهِ وَ رَدُّهُ إِلَى الرَّسُولِ أَنْ نَأْخُذَ بِسُنَّتِهِ

(7)فَإِذَا حُكِمَ بِالصِّدْقِ فِي كِتَابِ اللَّهِ فَنَحْنُ أَحَقُّ النَّاسِ بِهِ

(8)وَ إِنْ حُكِمَ بِسُنَّةِ رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم)فَنَحْنُ أَحَقُّ النَّاسِ وَ أَوْلَاهُمْ بِهَا

(9)وَ أَمَّا قَوْلُكُمْ لِمَ جَعَلْتَ بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُمْ أَجَلًا فِي التَّحْكِيمِ

(10)فَإِنَّمَا فَعَلْتُ ذَلِكَ لِيَتَبَيَّنَ الْجَاهِلُ وَ يَتَثَبَّتَ الْعَالِمُ

(11)وَ لَعَلَّ اللَّهَ أَنْ يُصْلِحَ فِي هَذِهِ الْهُدْنَةِ أَمْرَ هَذِهِ الْأُمَّةِ

(12)وَ لَا تُؤْخَذَ بِأَكْظَامِهَا فَتَعْجَلَ عَنْ تَبَيُّنِ الْحَقِّ وَ تَنْقَادَ لِأَوَّلِ الْغَيِّ

(13)إِنَّ أَفْضَلَ النَّاسِ عِنْدَ اللَّهِ مَنْ كَانَ الْعَمَلُ بِالْحَقِّ أَحَبَّ إِلَيْهِ وَ إِنْ نَقَصَهُ وَ كَرَثَهُ مِنَ الْبَاطِلِ وَ إِنْ جَرَّ إِلَيْهِ فَائِدَةً وَ زَادَهُ

(14)فَأَيْنَ يُتَاهُ بِكُمْ وَ مِنْ أَيْنَ أُتِيتُمْ

(15)اسْتَعِدُّوا لِلْمَسِيرِ إِلَى قَوْمٍ حَيَارَى عَنِ الْحَقِّ لَا يُبْصِرُونَهُ

(16)وَ مُوزَعِينَ بِالْجَوْرِ لَا يَعْدِلُونَ [عَنْهُ‏] بِهِ

(17)جُفَاةٍ عَنِ الْكِتَابِ نُكُبٍ عَنِ الطَّرِيقِ

(18)مَا أَنْتُمْ بِوَثِيقَةٍ يُعْلَقُ بِهَا وَ لَا [زَوَافِرَ] زَوَافِرِ عِزٍّ يُعْتَصَمُ إِلَيْهَا

(19)لَبِئْسَ [حُشَاشُ‏] حُشَّاشُ نَارِ الْحَرْبِ أَنْتُمْ

(20)أُفٍّ لَكُمْ لَقَدْ لَقِيتُ مِنْكُمْ بَرْحاً

(21)يَوْماً أُنَادِيكُمْ وَ يَوْماً أُنَاجِيكُمْ

(22)فَلَا أَحْرَارُ صِدْقٍ عِنْدَ النِّدَاءِ وَ لَا إِخْوَانُ ثِقَةٍ عِنْدَ النَّجَاءِ.


متن فارسی

 از سخنان آن حضرت است درباره خوارج –نهروان- موقعی که حکم قرار دادن مردان (ابو موسی اشعری و عمروبن عاص) را انکار کردند، و اصحاب خود را سرزنش نموده می فرماید

(1)ما مردان را حکم قرار ندادنی بلکه قرآن را حکم قرار دادیم.

(2)و این قرآن خطی است نوشته شده واقع در میان دو طرف جلد.

(3)قرآ نبا زبانی سخن نمی گوید، و برای آن مترجمی لازم است- که آنرا شرح و معنی کند- همانا مردان از آن سخن می گویند.

(4)چون قوم شام ما را دعوت کردند که در میان خود قرآن را حاکم قرار دهیم ما از کتاب خدای متعال روگردان نبودیم.

(5)خدای سبحان می فرماید: اگر در چیزی نزاع و اختلاف داشتید آنرا به سوی خدا و پیامبر برگردانید_ النساء: 59.

(6)ردّ حکم بسوی خا به این است که مطابق حکم قرآن رفتار کنیم، و ردّ حکم بر پیامبر به این است که به سنت او عمل نماییم.

(7)پس زمانی که براستی و درستی در کتاب خدا حکم شود( تفسیر به رأی و تاویل ناروا نشود) ما از همه مردم به آن سزاوارتریم.

(8)و اگر طبق سنت رسول خدا صلی الله علیه و آله حکم شود ما از همه به آن الوی و مقدم هستیم.

(9)واما آنچه گفتید: چرا میان خود و ایشان(اهل شام) درباره حکمیت مدت مقرر و معین قرار دادی؟

(10)این کار را برای این انجام دادم که اشخاص جاهل – در اثر فکر و پرس و جو- روشن شوند، و اشخاص عالم ثابت و استوار شوند.

(11)و شاید که خدا در این مدت صلح و متارکه جنگ کار این امت را اصلاح کند.

(12)تا راه نفس امت گرفته نشود تا درلاره شناخت و کشف حق عجله نموده تابع و مطیع اولین خودنمایی ضلالت شوند.

(13)محققا بهترین مردم نزد خدا کسی است که عمل نمودن بحق و لو اینکه به او نقصان آورد و ناراحتش کند نزد او محبوب تر باشد از باطل و لو اینکه به او نفع رساند و او را بیافزاید.

(14)پس کجا شما را سرگردان می کنند؟  و از کجا گرفتار شده اید؟

(15)آماده باشید برای حرکت نمودن بسوی قومی که از حق حیرانند و آنرا نمی بینند.

(16)و ظلم و ستم به آنها الهام شده و خو کرده اند از آن عدول نمی کنند.

(17)از کتاب خددا دورند و از راه حق برکنارند.

(18)شماا مورد وثوق و اطمینان نیستید که به آن توان چنگ زد، و یاران عزت بخش نیستیدد که به آنها پناهنده شد.

(19)چه بد شعله ور کننده آتش جنگ هستید شماا.

(20)اف باد بر شما که از شما چه سختیها و غصه ها دیدم و کشیدم.

(21)روزی شما را با صدای بلند و علنی می خواندم، و روزی با صدای آهسته و خصوصی می خوانم

(22)پس نه آزادگان راستیم هستید در موقع ندا، و نه برادران مورد اعتماد هستید در زمان رازگوئی.

قبلی بعدی