استوارى رأى با كسى است كه قدرت و دارايى دارد، با روى آوردن قدرت، روى آورد، و با پشت كردن آن روى بر تابد.
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت

خانه  >   ترجمه ( عمران علیزاده)  >  درباره حکمین ( خطبه شماره 238 )

خطبـه ها
نامـــه ها
حکمت ها
غرائب الکلم
برای دسترسی سریع به نامه مورد نظر، شماره نامه را وارد کنید
برای دسترسی سریع به حکمت مورد نظر، شماره حکمت را وارد کنید

متن عربی

238.و من كلام له  (علیه السلام):في شأن الحكمين و ذم أهل الشام‏

(1)جُفَاةٌ طَغَامٌ وَ عَبِيدٌ أَقْزَامٌ

(2)جُمِعُوا مِنْ كُلِّ أَوْبٍ وَ تُلُقِّطُوا مِنْ كُلِّ شَوْبٍ

(3)مِمَّنْ يَنْبَغِي أَنْ يُفَقَّهَ وَ يُؤَدَّبَ وَ يُعَلَّمَ وَ يُدَرَّبَ

(4)وَ يُوَلَّى عَلَيْهِ وَ يُؤْخَذَ عَلَى يَدَيْهِ

(5)لَيْسُوا مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَ الْأَنْصَارِ وَ لَا مِنَ‏ الَّذِينَ تَبَوَّؤُا الدَّارَ وَ الْإِيمانَ‏

(6)أَلَا وَ إِنَّ الْقَوْمَ اخْتَارُوا لِأَنْفُسِهِمْ أَقْرَبَ الْقَوْمِ مِمَّا تُحِبُّونَ [يُحِبُّونَ‏]

(7)وَ إِنَّكُمُ اخْتَرْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ أَقْرَبَ الْقَوْمِ مِمَّا تَكْرَهُونَ

(8)وَ إِنَّمَا عَهْدُكُمْ بِعَبْدِ اللَّهِ بْنِ قَيْسٍ بِالْأَمْسِ يَقُولُ إِنَّهَا فِتْنَةٌ فَقَطِّعُوا أَوْتَارَكُمْ وَ شِيمُوا سُيُوفَكُمْ

(9)فَإِنْ كَانَ صَادِقاً فَقَدْ أَخْطَأَ بِمَسِيرِهِ غَيْرَ مُسْتَكْرَهٍ

(10) وَ إِنْ كَانَ كَاذِباً فَقَدْ لَزِمَتْهُ التُّهَمَةُ [التُّهْمَةُ]

(11)فَادْفَعُوا فِي صَدْرِ عَمْرِو بْنِ الْعَاصِ بِعَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْعَبَّاسِ

(12)وَ خُذُوا مَهَلَ الْأَيَّامِ وَ حُوطُوا قَوَاصِيَ الْإِسْلَامِ

(13)أَ لَا تَرَوْنَ إِلَى بِلَادِكُمْ تُغْزَى وَ إِلَى صَفَاتِكُمْ تُرْمَى‏.

 


متن فارسی

238. از سخنان آن بزرگوار است درباره حکمین(ابوموسی اشعری و عمرابن عاص) و نکوهش اهل شام.

(1)آنها اشخاص سخت دل و پست و بندگان رذل هستند.

(2)از هر سو گردآوری شده_اند و از هر آمیخته و گروه مختلط برچیده شده­اند.

(3)و از کسانی هستند که سزاوار است که احکام اسلام به آنها یاد داده شود و تربیت شوند، و تعلیم شوند و کار آزمون شوند.

(4)و بر آنها ولایت و سرپرستی شود، و از دستشان گرفته شود.

(5)ایشان نیستند از مهاجران(مسلمنانانی که از مکه به مدینه هجرت کردند) و نه از انصار(مسلمانان مدینه که پیمغبر را یاری کردند) و نه از کسانی که در خانه اسلام جاگزیدند و ایمان خود را استوار کردند.

(6)آگاه باشید که قوم (اهل شام) برای خود برگزیدند نزدیکترین شخص را نسبت به آنچه را که دوست میدارد(عمروعاص را که به هدف آنها نزدیک است).

(7)و شما برای خود انتخاب کردید نزدیکترین شخص را نسبت به آنچه را که نمی­پسندید(ابوموسی اشعری را که از هدف شما دور است).

(8)همانا دیروز بود که عبدالله بن قیس(ابوموسی اشعری) را دیدید که می­گفت: آن(چنگ با اهل شام) فتنه است، پس زه­های خود را ببرید(کمانهای خود را دور بیاندازید) و شمسیرهای خود را غلاف کنید (در این جنگ شرکت نکنید).

(9)اگر راست می­گفت:- که جنگ فتنه است-درآمدنش- به معرکه جنگ-بدون اکراه و اجبار خطا کرده است.

(10)و اگر دروغ می­گفت پس تهمت متوجه او شده است.

(11)پس بوسیله عبدالله ابن عباس به سینه عمروابن عاص بزنید(در مقابل عمرو، عبدالله را انتخاب کنید).

(12)از مهلت­ها و فرصتهای روزگار استفاده کنید،و شهرهای دوردست اسلام را حفظ کرده و در دست نگهدارید.

(13)مگر شهرهای خود را نمی­بینید که مورد هجوم واقع می­شود، و قطعه سنگ(محیط) خود را نمی­بینید که هدف تیرها قرار گرفته است.

 

قبلی بعدی