(آنگاه كه خبر كشته شدن محمد بن ابى بكر را به او دادند فرمود) همانا اندوه ما بر شهادت او ، به اندازه شادى شاميان است، جز آن كه از آن يك دشمن ، و از ما يك دوست كم شد.
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت

خانه  >   ترجمه ( حسین استادولی)  >  جنگ با ایرانیان ( خطبه شماره 146 )

خطبـه ها
نامـــه ها
حکمت ها
غرائب الکلم
برای دسترسی سریع به نامه مورد نظر، شماره نامه را وارد کنید
برای دسترسی سریع به حکمت مورد نظر، شماره حکمت را وارد کنید

متن عربی

146 .و من كلام له (علیه السلام):و قد استشاره عمر بن الخطاب في الشخوص لقتال الفرس بنفسه‏

  1. إِنَّ هَذَا الْأَمْرَ لَمْ يَكُنْ نَصْرُهُ وَ لَا خِذْلَانُهُ بِكَثْرَةٍ وَ لَا بِقِلَّةٍ وَ هُوَ دِينُ اللَّهِ الَّذِي أَظْهَرَهُ وَ جُنْدُهُ الَّذِي أَعَدَّهُ وَ أَمَدَّهُ حَتَّى بَلَغَ مَا بَلَغَ وَ طَلَعَ حَيْثُ طَلَعَ وَ نَحْنُ عَلَى مَوْعُودٍ مِنَ اللَّهِ  وَ اللَّهُ مُنْجِزٌ وَعْدَهُ وَ نَاصِرٌ جُنْدَهُ .
  2. وَ مَكَانُ الْقَيِّمِ بِالْأَمْرِ مَكَانُ النِّظَامِ مِنَ الْخَرَزِ يَجْمَعُهُ وَ يَضُمُّهُ فَإِنِ انْقَطَعَ النِّظَامُ تَفَرَّقَ الْخَرَزُ وَ ذَهَبَ ثُمَّ لَمْ يَجْتَمِعْ بِحَذَافِيرِهِ أَبَداً .
  3. وَ الْعَرَبُ الْيَوْمَ وَ إِنْ كَانُوا قَلِيلًا فَهُمْ كَثِيرُونَ بِالْإِسْلَامِ عَزِيزُونَ بِالاجْتِمَاعِ.
  4. فَكُنْ قُطْباً وَ اسْتَدِرِ الرَّحَى بِالْعَرَبِ وَ أَصْلِهِمْ دُونَكَ نَارَ الْحَرْبِ فَإِنَّكَ إِنْ شَخَصْتَ مِنْ هَذِهِ الْأَرْضِ انْتَقَضَتْ عَلَيْكَ الْعَرَبُ مِنْ أَطْرَافِهَا وَ أَقْطَارِهَا حَتَّى يَكُونَ مَا تَدَعُ وَرَاءَكَ مِنَ الْعَوْرَاتِ أَهَمَّ إِلَيْكَ مِمَّا بَيْنَ يَدَيْكَ.
  5. إِنَّ الْأَعَاجِمَ إِنْ يَنْظُرُوا إِلَيْكَ غَداً يَقُولُوا هَذَا أَصْلُ الْعَرَبِ فَإِذَا اقْتَطَعْتُمُوهُ اسْتَرَحْتُمْ فَيَكُونُ ذَلِكَ أَشَدَّ لِكَلَبِهِمْ عَلَيْكَ وَ طَمَعِهِمْ فِيكَ .
  6. فَأَمَّا مَا ذَكَرْتَ مِنْ مَسِيرِ الْقَوْمِ إِلَى قِتَالِ الْمُسْلِمِينَ فَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ هُوَ أَكْرَهُ لِمَسِيرِهِمْ مِنْكَ وَ هُوَ أَقْدَرُ عَلَى تَغْيِيرِ مَا يَكْرَهُ‏ .
  7. وَ أَمَّا مَا ذَكَرْتَ مِنْ عَدَدِهِمْ فَإِنَّا لَمْ نَكُنْ نُقَاتِلُ فِيمَا مَضَى بِالْكَثْرَةِ وَ إِنَّمَا كُنَّا نُقَاتِلُ بِالنَّصْرِ وَ الْمَعُونَةِ.

متن فارسی

از یک سخن آن حضرت هنگامی که عمر بن خطاب برای رفتن به جنگ ایرانیان با ایشان مشورت کرد

  1. پیروزی و شکست اسلام به فزونی یا کمی لشکرش نبود، این آیین خداست که خدایش پیروز کرد، و لشکر اوست که آن را بسیج نمود و یاری داد، تا به جایی که باید برسد رسید، و در جایی که باید بدرخشد درخشید. ما از سوی حق و عده ی  پیروزی داریم، و خداوند وفادار به وعده و یاری دهنده ی  لشکر خویش است.
  2. جایگاه زمامدار در حکومت، جایگاه رشته ای است که مهره ها را جمع می کند و به هم می پیوندد، و اگر    رشته بگسلد مهره ها پراکنده شده هر یک به جایی میرود، و دیگر هیچگاه همه ی  آنها گرد نیایند.
  3. عرب گرچه امروز از نظر تعداد اندک است اما به خاطر بستگی به اسلام بسیار، و به جهت اتحاد نیرومند و شکست ناپذیر است.
  4. پس تو همچون محور آسیا باش، و به وسیله ی  عرب آسیای جنگ را بگردان، و آنان را به جای خود به کام آتش جنگ فرست؛ زیرا اگر خودت از این سرزمین بیرون روی (یاغیان) عرب از اطراف واکناف سرزمین اسلامی (سر به شورش بردارند و) پیمان با تو را بشکنند، و کار به جایی رسد که اندیشه ی  حفظ مرزهایی که پشت سر نهادهای از جنکی که پیش رو داری بیشتر تو را به خود مشغول سازد.
  5. فردا که ایرانیان تو را (در جبهه) بنگرند گویند این ریشه ی  عرب است، اگر آن را ببرید  . آسوده می شوید؛ و این اندیشه سبب می شود  که در جنک با تو و طمع برای نابود کردنت سرسخت تر شوند.
  6. اما آنچه درباره ی  آمدن ایرانیان به جنگ با مسلمانان گفتی، خدای سبحان بیش از تو از آمدن آنان ناخشنود است، و خود بر تغییر آنچه خوش نمی  داردتواناتر است.
  7. و اما آنچه درباره ی  علم انبوهشان گفتی، ما در گذشته با لشکر انبوه با کافران نمی  جنگیدیم، بلکه با نصرت و یاری خداوند به جنگ با دشمن می پرداختیم.
قبلی بعدی