آبروى تو چون يخى جامد است كه در خواست آن را قطره قطره آب مى كند، پس بنگر كه آن را نزد چه كسى فرو مى ريزي؟.
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت

خانه  >   ترجمه ( حسین استادولی)  >  به عبدالله بن زمعه ( خطبه شماره 232 )

خطبـه ها
نامـــه ها
حکمت ها
غرائب الکلم

متن عربی

232.و من كلام ((له (علیه السلام):كلم به عبد الله بن زمعة و هو من شيعته، و ذلك أنه قدم عليه في خلافته يطلب منه مالا

فقال (علیه السلام):إِنَّ هَذَا الْمَالَ لَيْسَ لِي وَ لَا لَكَ وَ إِنَّمَا هُوَ فَيْ‏ءٌ لِلْمُسْلِمِينَ وَ جَلْبُ أَسْيَافِهِمْ فَإِنْ شَرِكْتَهُمْ فِي حَرْبِهِمْ كَانَ لَكَ مِثْلُ حَظِّهِمْ وَ إِلَّا فَجَنَاةُ أَيْدِيهِمْ لَا تَكُونُ لِغَيْرِ أَفْوَاهِهِمْ‏.


متن فارسی

232-از یک سخن آن حضرت به عبدالله بن زمعه که از شیعیان آن حضرت بود، ودر زمان خلافت نزد او آمد و پولی درخواست کرد.

این پول نه از آن من و نه از آن توست، بلکه غنیمت مسلمانان و ره آورد شمشیرهای آنان است. اگر در جنگ ها با آنان شرکت کردهای مانند آنها بهره خواهی داشت، وگرنه  دسترنج ایشان برای دهانی غیر دهان خودشان نخواهد بود.

قبلی بعدی