سينه خردمند صندوق راز اوست و خوشرويى وسيله دوست يابى ، و شكيبايى ، گورستان پوشاننده عيب هاست . و يا فرمود : پرسش كردن وسيله پوشاندن عيب هاست ، و انسان از خود راضى ، دشمنان او فراوانند.
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت

خانه  >   چهره ها (مترجمین)  >  آيت الله سيد على نقى فيض‌ الاسلام

آيت الله سيد على نقى فيض‌ الاسلام

ولادت

 

سيد علي‌ نقى فيض الاسلام در سال ۱۲۸۴ در خانواده‌اى روحانى در سده، اصفهان به دنيا آمد.

خاندان

پدر و مادر فیض الاسلام، از خاندان دانش بودند که نسب آنان از طریق محمد دیباج فرزند امام جعفر صادق(ع)، در چهلمین پُشت به حضرت علی(ع) می‌رسید. پدرش، سید محمد ، اهل علم و در هدایت مردم کوشا بود. مادر او، حیات سلطان نیز زنی عالمه بود و سید غیاث الدین، برادر فیض الاسلام، مقدمات علوم دینی را از مادرش فرا گرفت.[۱]

تحصیلات

سيد علي نقي در خانواده اي سرشار از علم و معنويت از پنج سالگي مقدمات علوم ديني را نزد برادر بزرگتر خود، سيد غياث الدين که مردي فاضل، خطيب و انديشمند بود فرا گرفت. وي سپس براي سيراب شدن از علوم آل محمد (عليهم السلام)و با کمک برادر خود، از اصفهان به تهران، مشهد مقدس و نجف اشرف، هجرت کرد و بهترين روزهاي عمر را با شور و عشق و اخلاص به فراگيري معارف و احکام مقدس اسلام و مذهب شريف اهل بيت (عليهم السلام)سپري مي کرد.

پس از طى مراحل سطح به نجف مهاجرت کرد و پس از ساليانى تحصيل و کوشش به درجه اجتهاد رسيد.

تأييد علمى

  1. او مترجم قرآن و نهج البلاغه و از عالمان بزرگى اجازه اجتهاد کسب نمود، از جمله:
  2. سيد ابوالحسن اصفهانى
  3. آقا ضياءالدين عراقى
  4. شيخ محمدکاظم شيرازى
  5. شيخ عباس قمى

اجازات او حاکى از درجه ورتبه علمى والاى او دارد.

آثار

  1. ترجمه و تفسير قرآن
  2. ترجمه نهج البلاغه
  3. ترجمه صحيفه سجاديه.

ترجمه و شرح نهج البلاغه

فيض الاسلام با توجه به اشتياقى که به ساحت مقدس اميرمؤمنان و نهج البلاغه داشت و از سوى ديگر، احساس مى کرد عامه فارسى زبان از گوهرهاى اين اقيانوس حکمت و معرفت بى بهره اند، تصميم گرفت اين اثر گران قدر را به جامعه فارسى زبان معرفى کند. وى در مقدمه اين اثر مى نويسد: «از عصر سيد رضى مؤلف نهج البلاغه تا روزگار ما، جز علما و خواص از مردم، کسى نمى دانست که اين کتاب، جامعِ همه حقايق دين مقدس اسلام و مذهب شريف جعفرى بوده و افراد بشر را به سيادت و سعادت جاودانى راهنماست. تا اينکه خداوند عزوجل به اين بنده توفيق عطا فرموده، اين کتاب مکرم را در مدت بيش از شش سال در شش جزء ترجمه کرده و همه مسائل آن را با اختصار و ساده و روان که همه بهره مند گردند، شرح دادم و در دسترس جهانيان گذاشتم تا اينکه همگان به عظمت آن آشنا شدند». 

ترجمه نهج البلاغه

نام فيض الاسلام با نهج البلاغه آميخته است به طورى که نهج البلاغه فارسى به نهج البلاغه فيض الاسلام مشهور شد و اين سعادت براى هميشه در تاريخ به نام ايشان ثبت گرديد بسيارى از انديشمندان و شخصيت هاى علمى و فرهنگى بر اين خدمت بزرگ ايشان آفرين گفته اند و تا کنون بيش از يک ميليون نسخه از آن به چاپ رسيده است.

وى در ديباچه جزء اول ترجمه خود از آشنايى اش با نهج البلاغه چنين مى نويسد:

از سال هاى دراز اين کتاب مقدس مورد مطالعه اين بنده بود، روز به روز شوقم به خواندن و انديشه در آن زياد تر مى شد، گويا چيزى نمى ديدم مگر کتاب نهج البلاغه و سخنى نمى شنيدم مگر فرمايش هاى امير المؤمنين على ـ عليه السلام ـ و هرگاه با فضلا و دانشمندان ملاقاتى پيش مى آمد، قبل از شروع به هر سخن، در باب عظمت و بزرگى نهج البلاغه سخن گفته به آنان يادآورى مى نمودم که سيد شريف رضى ( رحمه الله عليه )يکى از شاهکار هاى تأليف را در اين کتاب به کار برده ... و گاهى در بعضى از مجالس دينى و مذهبى پاره اى از کلمات اين کتاب را خوانده و معناى آن را بيان مى کردم، شنوندگان به شگفت آمده مى گفتند اگر علما و رجال دينى ترجمه فرمايش هاى امام على ـ عليه السلام ـ را در کتاب نهج البلاغه به طورى که در خور فهم هر فارسى زبان باشد، نوشته بودند همه از آن بهره مند مى شدند ... بنابر اين بر نگارنده واجب شد که دست از هر کار بردارم (حتى از ترجمه و تفسير قرآن کريم که از مدتى به نوشتن آن مشغول بوده براى اتمام آن سعى و کوشش بسيار داشتم) و اين کتاب جليل را به زبان فارسى سليس و روان ترجمه نموده ...

گفته شده که تنها جمع آورى مدارک و ياد داشت بردارى ترجمه و شرح او بر نهج البلاغه مدت هفده سال طول کشيد و تحرير آن در شش سال يعنى از (1365 هـ . ق. تا 1371 هـ . ق) انجام پذيرفته است.

مرحوم فيض الاسلام در پايان تأليف، ترجمه و شرح نهج البلاغه بيانيه بسيار مهمى تحت عنوان «چاره نگرانى امروزه مردم دنيا» آن هم در آن روزگار خفقان صادر مى کند و همگان را به نهج البلاغه و ولايت علوى که همان ولايت خداوند در تمام شئون زندگى است دعوت مى کند. گرچه از آن روزها، سال ها گذشته است؛ اما به يقين مى توان يافت که اين روزها، زندگى فرهنگى، سياسى و اجتماعى بشر بيش از هر زمان ديگر نيازمند چنين دعوتى است. آن چه او در بيش از پنجاه سال پيش نوشته و فرياد کرده است امروز سخن دل هزاران انديشمند دلسوز دنياى اسلام است.

منشور بازگشت به نهج البلاغه را که فيض الاسلام در روزهاى سياه سلطه نوشت، با هم مى خوانيم:

چاره نگرانى امروزه مردم دنيا

همه پريشانند و در فکر علاج، لکن چاره را نمى دانند، تنها رهاننده بشر از پريشانى به دقت خواندن و عمل به فرمايش هاى حضرت امير المومنين ـ عليه السلام ـ در نهج البلاغه است که همه نگرانى ها را برطرف نموده، مردم را به راه سيادت و سعادت سوق مى دهد.

دنياى امروز را تباهکارى، ستمگرى، دورويى، خود خواهى و بدبختى بجايى رسانده که زندگى افراد آن تيره و تار شده. آسايش، دادگرى، يگانگى، آشتى و نيکبختى در جهان برقرار نمى گردد، مگر به پيروى جهانيان از گفتار و کردار اميرالمؤمنين ـ عليه السلام ـ که نمونه اى از آن را سيد شريف رضى در کتاب مقدس نهج البلاغه گرد آورده و چون در همين مختصر از جميع شئون زندگى چيزى فروگذار نشده، سيادت و سعادت عمل کننده را ضامن است؛ زيرا اين کتاب نتيجه گفتار همه پيغمبران و راهنماى درک معانى و حقائق قرآن کريم و نجات دهنده گمراهان و گرفتاران است.

اين گفتار روى دو پايه برهان عقل و علم، استوار است و ما لاف نزده و گزاف نگفته ايم. اگر باور نداريد برجستگان و دانايان خود را در مجلسى گرد آورد؛ تا اثبات نموده به خواص و عوام بفهمانيم: هر که طالب خير و نيکويى و آسايش و خوشى است بايستى کتاب نهج البلاغه را (که پس از قرآن کريم و سخنان پيغمبر اکرم در جهان مانند ندارد) مورد مطالعه و سرمشق و دستور زندگانى خويش قرار دهد، بنابر اين بايد:

پادشاهان و وزراء و رجال سياسى بخوانند تا استقلال و تماميت کشور را حفظ نموده و به وظائف خود و طرز سلوک با رعيت پى برند، وکلاى مجلسين: سنا و شورى بخوانند تا از بدعت (احداث چيزى در دين که از دين نبوده) دورى گزيده و به دستور دين رفتار نمايند، حکمرانان و رؤساء هر شهر بخوانند تا رفاه و آسايش خود و کسانى را که با آنان سپرده شده فراهم سازند، امراء لشکر و افسران و سربازان بخوانند تا آماده حفظ حدود و ثغور کشور بوده و در کارزار هميشه فتح و فيروزى را دريابند، ستمگران و بيچارگان بخواند تا کيفر ستم و پاداش شکيبايى را دانسته عبرت گيرند، اغنيا و فقرا بخوانند تا کبر و سرافرازى و رشک و پستى را از خود دور سازند، علما و دانشمندان بخوانند تا از همه دانش ها بهره مند گردند، مجتهدين عظام بخوانند تا راه استنباط احکام الهى را بياموزند، مبلغين و تربيت کنندگان مردم عوام بخوانند تا دين را به دنيا نفروخته رضا حق را به دست آورده سعادتمند شوند، وعاظ و گويندگان بخوانند تا طريقه وعظ و خطابه را آموخته، وقت خود و شنونده را با سخنان بيهوده و ژاژ تلف نکنند، مؤلفين و تربيت کنندگان مردم عوام بخوانند تا مهمل نبافند و عفت قلم را حفظ نموده مطالبى بنويسند که خود و اعقابشان به آن فخر نمايند، فصحا و بلغا و ادبا و خطبا بخوانند تا از خرمن فصاحت و بلاغت و شيرينى کلام آن خوشه ها بردارند، تجار و کسبه و اطباء بخوانند تا در داد و ستد و طبابت خدا را در نظر داشته، سود حلال به دست آورند که نزد خدا و خلق شرمنده نباشند، قضات و وکلاء دادگسترى و صاحبان محاضر رسمى بخوانند تا در دادرسى ها و معاملات براى چند ريال پول، حکم به ناحق ندهند و خلافى ننويسند و از عاقبت آن بپرهيزند، دانشجويان و هوشمندان بخوانند تا از شاخه هاى درخت دانش ميوه چيده غولان و نادانان و گمراهان و گمراه کنندگان را در هر لباس بشناسند، جوانان بخوانند تا طراوت جواني شان را در راه هاى بيهوده از دست ندهند، کارگران و رنجبران و بيابان گردان و رانندگان (که کمتر وسيله وقت کسب اطلاع دارند) بخوانند تا از خواندن آن همه چيز به دست آورند، طبيعيين و ماديين و فلاسفه بخوانند تا از تاريکى هايى که به آن گرفتارند رهايى يافته با مبدأ و معاد آشنا گردند، يهود و نصارى و مجوس بخوانند تا راه سعادت را در آن ديده با کتاب هاى خود مطابقه کرده حق و حقيقت را دريابند، گمراه کنندگان بخوانند تا از بدعاقبتى و رسوايى ترسيده بيش از اين در اغفال ساده لوحان سعى ننمايند، گمراه شدگان بخوانند تا از راه کجى که آن ها را به آن سوق داده اند بازگشته گرد هر نادرست هواپرست نگردند، زهاد و پارسايان بخوانند تا زهد و تقواى حقيقى را در روش پيشواى متقيان ديده و به راه هاى کج پا ننهند و از رنج خود نتيجه بگيرند، با سوادان براى بيسوادان بخوانند تا آنان را به تحصيل دانش و بردن لذت سواد و اطلاع به وظائف دين و دنيا آگاه سازند، خلاصه جميع افراد بشر بايد بخوانند تا سعادت هميشگى و ترقى دنيا و آخرت را از آن بيابند.

از منظر بزرگان و دانشوران

مقام مقام معظم رهبرى حضرت آيه الله خامنه اى: جز دانشوران و خواص، کسى از نهج البلاغه جز نامى نمى دانست. اولين ترجمه اى که (در عصر حاضر) از آن شده، از مترجم روحانى محترمى است که اول بار، نهج البلاغه را «همه فهم» کرده و به دست مردم داد.[2]

دکتر سيد جعفر شهيدى:

ايشان پس از ياد نمودن از برخى ترجمه ها و شرح هاى معاصر مى نويسد:

ترجمه اى که جايى باز کرد و مقبول همگان افتاد اثر مرحوم سيد على نقى فيض الاسلام است که خطبه ها، نامه ها و سخنان کوتاه امام را با ترجمه و توضيح نشر کرد.

مرحوم فيض الاسلام را بارها ديدم؛ مردى فاضل، مسلمان و ديندار و دوستدار اهل بيت ( عليهم السلام )بود و براى اين ترجمه رنجى بر خود نهاد و مى توان گفت اخلاص وى در فراهم آوردن اين ترجمه، در رواج آن تأثيرى به سزا داشته است[3].

يکى از دانشمندان معاصر هم يادآور شده است: «عالم محقق، فقيه و اديب، سيد على نقى سده اى اصفهانى، معروف به فيض الاسلام، از دانشمندان متأخر اصفهان است. وى با شرح و ترجمه نهج البلاغه با طرزى جالب و جاذب، خدمت بزرگى به فرهنگ اسلام و ايران کرده که بسيار مورد توجه و استفاده عموم مردم قرار گرفته است».

وفات

بالاخره در 24 ارديبهشت سال 1364 شمسى روح متعبد و ولايى اين رادمرد ميدان علم و عمل به سوى معبود پرواز کرد و انبوهى از دوستان و علاقمندان را در سوگ خود نشانيد.

پى نوشتها

[1]مجله گلبرگ - اردیبهشت۱۳۸۶، شماره ۸۶.

[2]. از بيانات معظم له در کنگره هزاره نهج البلاغه (کنگره اول)، 1360 ش.
[3]. ترجمه نهج البلاغه، سيد جعفر شهيدى، مقدمه يح.