او از بزرگان عصر خود بود و در نيشابور اقامت داشت، فنجگردي شاعري توانا و اديبي عالي مقام بود، ياقوت حموي در معجم الادباء شرح حال او را آورد، و گويد: وي يکي از نوارد زمان و اديبان بزرگ عصر خود بود، و در نظم و نثر از مشاهير زمان بشمار ميرفت.
علي بن احمد را شيخ الافاضل مي گفتند، و ميداني در خطبه کتاب سامي او را ميستايد، حموي گويد: فنجگردي در سال 513 در حاليکه هشتاد سال از عمرش ميگذشت وفات نمود، بيهقي او را ستوده و در کتاب و شاح الدميه وي را يکي از نوادر زمان و شگفتي هاي عصرش ياد کرده است.
عبدالغافر فارسي در سياق گويد: علي بن احمد فنجگردي اديب در نظم و نثر بود که بسيار روان و شيوا مي نوشت و ميسرود، او علم لغت را نزد يعقوب بن احمد خواند و در آن علم ماهر گرديد، او در پايان عمر بيمار شد بطوريکه نميتوانست حرکت کند تا آن گاه که در ماه رمضان 513 درگذشت.
مرحوم شيخ عباسي قمي در کني و القاب او را ذکر ميکند و گويد: شيخ ابوالحسن علي بن احمد نيشابوري اديب فاضل در سال 512 در گذشت، او اشعار اميرالمومنين عليه السلام را جمع کرد، و در ابن شهر آشوب در مناقب خود اين دو بيت را از وي نقل ميکند:
لا تنکرن غدير خم انه
کالشمس في اشراقها بل اظهر
فيه امامه حيدر و کماله
و جلاله حتي القيامه تذکر
علي بن احمد اشعاري درباره نهج البلاغه گفته که در آخر نسخه سال 496 متعلق به آقاي فخر الدين نصيري آمده است، او گويد:
نهج البلاغه من کلام المرتضي
جمع الرضي الموسوي السيد
بهر العقول بحسنه و بهائه
کالدر فضل نظمه بز برجد
الفاظه علويه لکنها
علويه حلت محل الفرقد
فيه لا رباب البلاغه مقنع
من يعن باستظهاره يستنجد
و تري العيون اليه صبورا ان قرا
منه کتابا اريعا في مشهد
اعجب به کلماته قد ناسبت
کلمات خير الناس طرا احمد
نعم المعين علي الکتابه للفتي
و به الي طرق الکتابه يهتدي
و اجل يعقوب بن احمد ذکره
لعلو همته و طيب المولد
و دعا اليه محرضا اصحابه
فعل الحنيفي البهيم المرشد
ثم ابن الحسن الموفق بعده
فيه سنته الرضيه مقتد
کم نسخه مقروه حصلت به
مسموعه لاولي النهي و السودد
يا رب قربه و اکرم نزله
و احشره في رهط النبي محمد
و اطل بقاء سليله الحسن الفتي
فينا بر غم الکاشحين لاحسد
منبع : عزيز الله عطاردي؛ علماي خراسان و نهج البلاغه؛ص 11، 12.