سينه خردمند صندوق راز اوست و خوشرويى وسيله دوست يابى ، و شكيبايى ، گورستان پوشاننده عيب هاست . و يا فرمود : پرسش كردن وسيله پوشاندن عيب هاست ، و انسان از خود راضى ، دشمنان او فراوانند.
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت

خانه  >  شناخت شناسی (نهج البلاغه)  >  گذری بر نهج البلاغه

گذری بر نهج البلاغه

 در گفتگو با آیت الله جعفر سبحانی
قبسات: حضرتعالی در ابتدا در باب ضرورت ها، بایستگی ها و خلاهای موجود در مورد شخصیت و زوایای اندیشه و زندگی حضرت علی علیه السلام و کتاب گران سنگ نهج البلاغه، که نیازمند تلاش عالمان مسلمان باشد، توضیحاتی بیان فرمایید .
آیت الله سبحانی: زندگانی امیرمؤمنان علی علیه السلام را می توان به پنج بخش قسمت کرد:
1 . از ولادت تا بعثت که ده سال به طول انجامیده است .
2 . از بعثت پیامبر تا هجرت که سیزده سال تمام در مکه بوده است .
3 . از هجرت تا رحلت پیامبر که ده سال بوده است .
4 . از رحلت پیامبر تا خلافت ظاهری که بیست و پنج سال تمام می باشد .
5 . از آغاز خلافت تا شهادت در محراب عبادت .
نویسندگان درباره بخش های چهار گانه زندگانی آن حضرت قلم فرسایی کرده اند و به حق نیم رخ روشنی از زندگی آن امام همام ترسیم کرده اند؛ مگر یک بخش از زندگانی آن حضرت که همان دوران انزوا و سکوت شکوه مند اوست . یعنی از رحلت پیامبر تا آغاز خلافت . کمتر کسی توانسته است در این مورد به نوآوری هایی دست یابد . این جانب نیز در «فروغ ولایت » در این بخش تلاشی انجام داده ام ولی مسلما کافی نیست، لازم است که محققان اسلامی از لابلای متون تاریخی سیمای زندگانی آن حضرت را در این ربع قرن ترسیم نمایند .
قبسات: کدام موضوع یا موضوعات از نهج البلاغه نیاز به بحث و بررسی بیشتر از سوی عالمان دارد؟
آیت الله سبحانی: مجموع خطبه ها، نامه ها و کلمات قصار آن حضرت بر دو بخش تقسیم می شود: بخشی مربوط به برون گرایی است که به احکام اسلامی و نظام های آن، مکاتبه با شخصیت ها و دستورها و سفارش های رزمی و سیاسی پرداخته می شود . ما همه آن ها را نوعی برون گرایی می دانیم . بخشی دیگر مربوط به درون گرایی است که به مسائل مربوط به معرفت خدا و پیامبران و شناخت عوالم عینی و کمالاتی که انسان می تواند در این راه به دست آورد، می پردازد . این بخش از کلمات امام کاملا دست نخورده مانده و تفسیر لازم درباره آن، انجام نگرفته است، یعنی جملاتی از قبیل خطبه 220، بیشتر باید مورد توجه قرار گیرد: «فداحیی عقله و امات نفسه، حتی دق جلیله، و لطف غلیظه، برق له لامع، کثیر البرق، فابان له الطریق، و سلک به السبیل و تدافعته الابواب الی باب السلامه و تبتت رجلاه بطمانینة، فی قرار الامن و الراحة؛ همانا خرد خود را زنده گرداند، و نفس خویش را میراند چندان که - اندام - درشت او نزار شد و ستبری اش زار . نوری سخت رخشان برای او بدرخشید و راه را برای وی روشن گردانید، و او را در راه راست راند، و از دری به دری برد تا به در سلامت کشاند، و خانه اقامت و دو پای او در قرار گاه ایمنی و آسایش استوار گردید به آرامشی که در بدنش پدیدار گردید .»
قبسات: از میان ترجمه ها و شرح و تفسیرهای نهج البلاغه و هم چنین سایر آثار موجود در باب شخصیت و افکار آن حضرت کدام را بیشتر می پسندید و چرا؟
آیت الله سبحانی: درباره نهج البلاغه از جهات مختلفی می توان سخن گفت:
الف - ترجمه ها: مترجمانی که اخیرا دست به ترجمه نهج البلاغه زده اند، آگاهی آن ها از علوم عربی و قواعد و لغت شناسی چندان استوار نیست لذا بسیاری از ترجمه ها در موارد زیادی برداشت است نه ترجمه دقیق عبارت حضرت . به نظر بنده، ترجمه ملاصالح قزوینی متقن ترین ترجمه است الا این که سبک ترجمه او، قدیمی است . و آهنگ زبان فارسی را ندارد همان طور که ترجمه جناب آقای دکتر شهیدی ترجمه ای، متقن و فصیح می باشد . در هر حال این کتاب، نیاز به ترجمه گروهی دارد که هر کدام آن ها از دیدگاه خاص و تخصص خاص، ترجمه را پی گیری کنند .
ب - از نظر محتوا: از نظر محتوا جنبه های تاریخی شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، بسیار خوب است . در این کتاب مطالب ارزنده ای وجود دارد که کمتر در کتاب های دیگر پیدا می شود . در حقیقت این کتاب، پلی میان ما و گذشتگان است که افکار گذشتگان را به آیندگان منتقل می کند . اما آن گاه که به مسائل فلسفی، کلامی و عرفانی می پردازد چندان ظهور و جلوه ای ندارد . ولی شرح ابن میثم (متوفی 689) - بر خلاف شرح ابن ابی الحدید - در ترسیم مسائل تاریخی بسیار ناتوان است و تسلط او بر تاریخ و حدیث چندان اعتباری ندارد ولی در زمینه مسائل عرفانی، کلامی و فلسفی، الحق والانصاف تبحر کافی دارد . شرح نهج البلاغه «خوئی » خواسته است میان هر دو شرح جمع کند و یک شرح جامع از خود نشان دهد ولی از آن جا که ضد عرفان و فلسفه است در مواردی لغزش هایی دارد . به علاوه مدارک زیادی که امروزه در دست است، در اختیار او نبوده است . البته این را هم بگویم که شرح های دیگر هم هر یک در جای خود، مفید و سودمند است (شکرالله مساعیهم).
قبسات: علت عدم اقبال و توجه فقها به نهج البلاغه به عنوان یک منبع فقهی چیست؟
آیت الله سبحانی: اولا: آن چنان نیست که فقها اقبالی به نهج البلاغه نداشته باشند . نهج البلاغه یکی از منابع وسائل الشیعه است . چیزی که هست مرحوم رضی اسناد خطبه ها و نامه های نهج البلاغه را حذف کرده و متون آن ها را آورده است، چون او نسبت آن ها را به امام علی علیه السلام ثابت و روشن می دانست و نیازی به ذکر سند نمی دید، ولی طول زمان آن تواتر یا استفاضه را کاهش داده است . از این جهت، متاخرین فقها کمتر از نهج البلاغه در قلمروهای فقهی بهره گرفته اند . ولی اکنون که مصادر نهج البلاغه به وسیله محققان تنظیم و منتشر شده است، با توجه به این که خبر موثوق الصدور، حجت است نه قول ثقه، بنابر این با گردآوری قراین و شواهد می توان بر صدور خطبه ها از آن حضرت، اطمینان پیدا کرد و در مقام فتوا اعتماد نمود .
قبسات: چنانچه جناب عالی اثر یا آثاری در مورد امام علی علیه السلام تالیف یا ترجمه فرموده اید، ویژگی های آن را بیان فرمایید؟
آیت الله سبحانی: این جانب، درباره زندگانی امیرمؤمنان کتابی به نام «فروغ ولایت » نوشته ام . این کتاب در عین حال که در 700 صفحه چاپ شده اما در آخر کتاب یادآور شده ام که بخش هایی از زندگانی آن حضرت در این کتاب نیامده است و باید درباره آن بحث و گفت وگو شود، نظیر: علم و دانش، زهد و پارسایی، فضایل و مناقب، خطبه ها و خطابه ها، رسائل و نامه ها، پندها و کلمات قصار، احتجاجات و مناظرات، اصحاب و یاران ایشان و سرگذشت آنان معجزات و کرامات، قضاوت ها و داوری های محیرالعقول و . . . در این کتاب مورد بحث و بررسی قرار نگرفته است که این موضوعات هر یک به تنهایی، مجالی دیگر و کتابی جداگانه می طلبد .
قبسات: همان گونه که مطلع اید، «پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی » با مشارکت جمع کثیری از فضلای حوزه و دانشگاه در حال تدوین اندیشه امام علی علیه السلام است . چنان که برای پربارتر شدن آن نظر یا پیشنهاد خاصی دارید بیان فرمایید .
آیت الله سبحانی: پیشنهاد ما این است که کار به صورت دسته جمعی باشد و کارهای فردی هر چند سودمند باشد به پای کارهای جمعی نمی رسد و کار تا پخته نشود به نشر آن اقدام نگردد .

منبع : فصلنامه قبسات، شماره 19.