ستودن بيش از آنچه كه سزاوار است نوعى چاپلوسى ، و كمتر از آن ، درماندگى يا حسادت است.
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت

خانه  >   ترجمه (سید علی نقی فیض السلام)  >  در زمينه سختيها ( خطبه شماره 101 )

خطبـه ها
نامـــه ها
حکمت ها
غرائب الکلم
برای دسترسی سریع به حکمت مورد نظر، شماره حکمت را وارد کنید

متن عربی

« 300»

(101) (و من خطبة له ( عليه ‏السلام  )) تجري هذا المجرى‏
وَ ذَلِكَ يَوْمٌ يَجْمَعُ اللَّهُ فِيهِ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ لِنِقَاشِ الْحِسَابِ وَ جَزَاءِ الْأَعْمَالِ خُضُوعاً قِيَاماً قَدْ أَلْجَمَهُمُ الْعَرَقُ وَ رَجَفَتْ بِهِمُ الْأَرْضُ فَأَحْسَنُهُمْ حَالًا مَنْ وَجَدَ لِقَدَمَيْهِ مَوْضِعاً وَ لِنَفْسِهِ مُتَّسَعاً

 

«ص 301»

(منها)فِتَنٌ كَقِطَعِ اللَّيْلِ الْمُظْلِمِ لَا تَقُومُ لَهَا قَائِمَةٌ وَ لَا تُرَدُّ لَهَا رَايَةٌ تَأْتِيكُمْ مَزْمُومَةً مَرْحُولَةً يَحْفِزُهَا قَائِدُهَا وَ يَجْهَدُهَا رَاكِبُهَا أَهْلُهَا قَوْمٌ شَدِيدٌ كَلَبُهُمْ قَلِيلٌ سَلَبُهُمْ يُجَاهِدُهُمْ فِي اللَّهِ قَوْمٌ أَذِلَّةٌ عِنْدَ الْمُتَكَبِّرِينَ فِي الْأَرْضِ مَجْهُولُونَ وَ فِي السَّمَاءِ مَعْرُوفُونَ فَوَيْلٌ لَكِ يَا بَصْرَةُ عِنْدَ ذَلِكِ مِنْ جَيْشٍ مِنْ نِقَمِ اللَّهِ لَا رَهَجَ لَهُ وَ لَا حِسَّ وَ سَيُبْتَلَى أَهْلُكِ بِالْمَوْتِ الْأَحْمَرِ وَ الْجُوعِ الْأَغْبَرِ .


متن فارسی

از خطبه ‏هاى آن حضرت عليه السّلام است كه در اين باب وارد شده (مانند خطبه قبل از پيش آمدهاى سخت خبر مى‏ دهد، و ابتداء به سختي هاى روز رستاخيز اشاره مى ‏فرمايد):
 قسمت أول خطبه
(1) قيامت روزى است كه خداوند در آن روز براى رسيدن حساب و جزاى اعمال همه خلائق از گذشتگان و آيندگان را گرد مى‏آورد، در حالتى كه ايستاده خاضع و فروتن، هستند، و (از بسيارى جمعيّت و شدّت گرمى) عرق مانند لجام اطراف دهانشان را فرا گرفته و زلزله زمين ايشان را مى‏ لرزاند، (2) پس نيكوترين آنها و خوشحال ترين كسى است كه (بسبب كردار پسنديده در دنيا) براى ثابت نگهداشتن قدمش مكانى تهيه نموده و براى‏

 

 ص301

آسايش خود محلّ فراخى بدست آورده باشد (تا از سختي هاى آنجا و از اضطراب و نگرانى آنروز برهد).
قسمتى دوم از اين خطبه است (راجع بفتنه و فساد و خونريزيها و سختيها كه بعد از آن بزرگوار واقع شد):
 (بعد از من) (3) فتنه‏ ها ظاهر شود مانند ساعات شب تاريك (كه راه رستگارى و رهائى از آن پيدا نيست، و) براى جلوگيرى از آنها كسى قيام نخواهد نمود (كسي را توانائى خاموش كردن آتش آن فتنه‏ ها و جنگ با فتنه جويان نمى ‏باشد) و هيچ بيرقى (سپاهى) آنها را ردّ نمى ‏كند (از بين نبرده نمى ‏تواند فتنه جويان را مغلوب سازد) (4) آن فتنه ‏ها مانند شترى كه مهار شده و جهاز و پالان گذاشته و جلو دارش آنرا كشيده سوار بر آن مى ‏دواندش، بشما رو آورد (خلاصه براى بد بخت و بيچاره كردن شما آماده مي شود)
 فتنه جويان گروهى باشند كه اذيّت و آزارشان بيشتر است تا غارت نمودنشان (بيشتر منظورشان از ايجاد فتنه نابود كردن اشخاص است،

 

 ص302

نه بدست آوردن غنيمت، و بالأخره) (5) گروهى كه گردنكشان آنان را ذليل و خوار مى‏ پندارند و در روى زمين قدر و منزلتشان معلوم نيست و در آسمان مشهورند (مردمان خدا پرست از جان گذشته مقرّب درگاه الهىّ كه خود پرستان بچشم حقارت و كوچكى بآنان مى ‏نگرند) براى رضاء و خوشنودى خدا با آن فتنه جويان جهاد مى ‏نمايند، (6) پس هنگام پيدايش آن فتنه‏ها واى بر تو اى بصره از سپاهى كه بر اثر غضب و خشم خداوند پديد آيد، و ايشان را گرد و غبار و صدايى نباشد (ناگهان پيدا شوند) و (بر اثر ورود آنان) زود باشد كه ساكنين تو مبتلى شوند به مرگ سرخ (كشته شدن) و گرسنگى غبار آلوده (قحطى كه رخسار گرسنه تيره و تاريك گردد).

قبلی بعدی